«بقای حرفه ای ایرنا» در تغییر ساختار است
پرسش:روزگاری در این کشور تنها یک خبرگزاری وظیفه دریافت و انتقال اطلاعات و اخبار را بر عهده داشت و اگر بنا به دلایلی تلکس آن خاموش میشد، روزنامهها برای انتشار، دچار چالش جدی میشدند. اما از اواخر دهه 70، با توسعه فناوری و ظهور اینترنت، خبرگزاریهای کوچک پا به عرصه گذاشتند تا حوزه خبر هم طعم تنوع را بچشد. حالا دیگر سایتهای خبری و دیگر پایگاههای اطلاعرسانی با ورود به حوزههای تخصصی، کاستیهای ایرنا را پوشاندند تا قدرت انتخاب مخاطب ایرانی افزایش یابد. این نوشتار ضمن اشاره به تاریخچه ایرنا، اهم فعالیتهای این سازمان خبری را مرور میکند.
پرسش:روزگاری در این کشور تنها یک خبرگزاری وظیفه دریافت و انتقال اطلاعات و اخبار را بر عهده داشت و اگر بنا به دلایلی تلکس آن خاموش میشد، روزنامهها برای انتشار، دچار چالش جدی میشدند. اما از اواخر دهه 70، با توسعه فناوری و ظهور اینترنت، خبرگزاریهای کوچک پا به عرصه گذاشتند تا حوزه خبر هم طعم تنوع را بچشد. حالا دیگر سایتهای خبری و دیگر پایگاههای اطلاعرسانی با ورود به حوزههای تخصصی، کاستیهای ایرنا را پوشاندند تا قدرت انتخاب مخاطب ایرانی افزایش یابد. این نوشتار ضمن اشاره به تاریخچه ایرنا، اهم فعالیتهای این سازمان خبری را مرور میکند.
تاریخچه
به گزارش افکارنیوز، سال ۱۳۱۲ با هدف گردآوری اطلاعات و اخبار واحدی به مسئولیت "عبدالله انتظام" در وزارت امور خارجه شکل گرفت که بعدها به "آزانس پارس" معروف شد. تا سال ۱۳۲۲ این آژانس خبری اخبار خود را از طریق تلگرافخانه مملکتی منتشر میکرد اما از این سال استفاده از یک دستگاه مخابراتی که اخبار را به صورت نوار باریکی با علائمی مخصوص ضبط میکرد، در دستور کار آژانس پارس قرار گرفت.
خبرگزاری فرانسه اولین آژانس خبری طرف قرارداد پارس بود و بعدها خبرگزاریهای رویترز، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس و آناتولی با خبرگزاری ایران قرارداد همکاری بستند.
در سال ۱۳۵۴ آژانس پارس به یک شرکت دولتی وابسته به وزارت اطلاعات و جهانگردی تغییر وضعیت داد.
جدول زیر سیر تطور این سازمان خبری از بدو شکلگیری تا سال ۵۴ را نشان میدهد:
سال |
نام |
سطح سازمانی |
تابعه/وابسته |
۱۳۱۳ |
آژانس پارس |
ادارهکل |
تابعه ادارهکل تبلیغات (وابسته به نخستوزیری) |
۱۳۲۱ |
آژانس پارس |
ادارهکل |
تابعه ادارهکل تبلیغات (وابسته به وزارت کار) |
۱۳۲۶ |
آژانس پارس |
ادارهکل |
تابعه ادارهکل تبلیغات (وابسته به نخستوزیری) |
۱۳۴۲ |
آژانس پارس |
ادارهکل |
تابعه ادارهکل انتشاراتورادیو(وابسته به نخستوزیری) |
۱۳۴۶ |
خبرگزاری پارس |
ادارهکل |
وابسته به وزارت اطلاعات (تاسیس۱۳۴۲) |
۱۳۵۱ |
خبرگزاری پارس |
ادارهکل |
وابسته به وزارت اطلاعاتوجهانگردی |
۱۳۵۳ |
خبرگزاری پارس |
شرکت دولتی(سازمان) |
وابسته به وزارت اطلاعاتوجهانگردی |
۱۳۵۴ |
خبرگزاری پارس |
شرکت دولتی(ایجاد نمایندگیهای مصوب دراستانها) |
وابسته به وزارت اطلاعاتوجهانگردی |
آژانس پارس در دیماه سال ۱۳۶۰ با تصویب مجلس شورای اسلامی به "خبرگزاری جمهوری اسلامی" تغییر نام یافت.
"پیرنیا، تقوی، طباطبایی، جوانشیر، جعفریان، پورشریعتی و سمیعی" از مدیران پیش از انقلاب و آقایان "محمدرضا شریف، کمال خرازی، حسین نصیری، فریدون وردینژاد، عبدالله ناصری، احمد خادمالملله، سید جلال فیاضی، محمدجعفر بهداد، علیاکبر جوانفکر، مجید امیدیشهرکی و محمد خدادی، مدیریت این سازمان خبری را در سالهای پس از انقلاب برعهده داشتند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی فعالیتهای برونمرزی خود را از سال ۱۳۵۹ با تاسیس دفاتر اسلامآباد، لندن، دمشق و دهلینو آغاز و با دارا بودن ۳۰ دفتر نمایندگی در خارج از کشور و بیش از ۶۰ دفتر داخلی میبایست انتظارات فراوانی را در عرصه ملی و بینالمللی برآورده سازد. متاسفانه فعالیت شماری از دفاتر خارجی در دوره مدیریت محمد خدادی متوقف شد.
ایرنا در عرصه داخلی
دو دهه قبل، اگر تلکس ایرنا متوقف میشد، فردای آن روز روزنامهای در کیسوسکهای مطبوعاتی دیده نمیشد. یک ایران بود و یک ایرنا. اما امروز وضع به گونه دیگری است. امروزه، خبرگزاریهای خصوصی و سایتهای خبری با حضور فعال و پرشور جوانان متعهد در فضای مجازی جان گرفتند و خلاهای خبری را پر میکنند. امروزه حتی جای خالی تحلیل و تفسیر در رسانه رسمی کشور را، رسانههای کوچک پر کردهاند. اما در همین حال باز هم نمیتوان "ایرنا" را با رسانههای دیگر مقایسه کرد.
خبرگزاری جمهوری اسلامی با دارا بودن بیش از ۶۰ دفتر رسمی در همه مناطق کشور و شماری از خبرنگاران کارمحصولی در رصد اخبار همه مناطق کشور تواناست. رسمی بودن و به نوعی اتصال این مجموعه خبری با حاکمیت سیاسی موجب شده است اخبار طبقه بندی شده یا ویژه این رسانه خبری، در تصمیمسازیهای کشور دارای اعتبار و موثر باشد.
هنگام بحرانهای خبری، تیمهایی متشکل از زبدهترین خبرنگاران ایرنا به مناطق بحرانزده اعزام میشوند. این گروه خبری همزمان ضمن ارسال خبر برای مشترکان خود، گزارشهایی را در خروجی محرمانه برای مسئولان نظام ارسال میکنند تا تصمیمگیران کشور در جریان وضعیت واقعی بحران قرار بگیرند. طی سالهای گذشته این دست از گزارشها مبنای تصمیمگیری مسئولان کشوری بوده است.
برای نمونه میتوان به گزارش "خاکسفید" اشاره کرد. دو تن از خبرنگاران و عکاسان ایرنا به مدتها در یک کانتینر در منطقه خاکسفید پناه میگیرند. آنان از خطراتی که بر سر راهشان وجود داشت آگاه بودند. آنان میدانستند که ماشین نیروی انتظامی با سرنشینانش در این منطقه گم شد و تا آن روز، خبری از سرنوشتشان داده نشده. اما همکاران من در ایرنا دو هفته سخت را در کانتینر گدراندند. ماحصل گزارش تحلیلی-تصویری ایرنا این شد که به دستور مقامات کشوری خاکسفید پاکسازی شود.
آفتی که در فعالیتهای داخلی ایرنا را تهدید میکند، سنگینی کفه اخبار به سمت جریان قدرت است. این موضوع در همه دولتهای بعد از انقلاب افتاده است و این به نفس قدرت و زیادهخواهیهای صاحبان قدرت برمیگردد. اما اگر مسئولان ایرنا این سخن رهبری نظام را آویزه گوششان قرار دهند که "خبرگزاری در بعد داخلی باید نبض نظام باشد" این گونه با آبروی رسانه رسمی کشور بازی نمیشود و در برخی مواقع تا حد یک وبلاگ شأنش نزول نمیکند.
امام راحل نگاه به مردم را اصل میدانستند. رهبری انقلاب نیز بر مردم تکیه دارند، پس چگونه است نقل سخن مردم در خصوص کاستیها و گرانیها در خروجی ایرنا به زعم شماری از افراد جرم محسوب شده و برای خبرنگار آن اقامه دعوا میشود؟
ایرنا در عرصه بینالمللی
از امتیازات خبرگزاری جمهوری اسلامی، در اختیار داشتن خبرنگارانی است که هم نسبت به جایگاه این رسانه و هم وظایف حرفهای خود آگاهی کامل دارند. خبرنگاران، دبیران و سردبیران ایرنا، خود را سربازان نظام اسلامی در جبهه خبری میدانند. از همین روست که ایرنا توانسته است بارها و بارها ابتکار عمل خبری را از همتایان خارجی خود برباید و ابتکار عمل در جریانساریهای خبری را از آن خود کند.
به اعتقاد خبرنگاران ایرنا، هر گاه خبرگزاری جمهوری اسلامی بتواند از همتایان خارجی خود سبقت گرفته و منبع خبر رسانههای غربی شود، این بدان معناست که پرچم ایران عزیز بر بام دنیا به اهتزاز درآمده است.
با این نگرش است که ایرنا توانسته است دهها بار جریانهای خبری بینالمللی را در دست بگیرد تا از این رهگذر ضمن حراست از منافع ملی از جایگاه حرفهای رسانه رسمی کشور، صیانت نماید.
منشور حرفهای رسانه رسمی کشور
بیطرفی، محوریت منافع ملی، ارزشگرایی و ولایتپذیری از مولفههای فعالیت در رسانه رسمی کشور است. جریانات سیاسی و احزاب به خوبی از گستره و قدرت تاثیر ایرنا در حوزههای داخلی و خارجی آگاهند و همواره سعی دارند این مجموعه رسانهای را زیر تسلط خود بگیرند.
در دنیای امروز، حاکمیتهای سیاسی برای اقناع داخلی و راهبردهای دیپلماتیک خود، رسانههایی را در اختیار دارند که در کشور عزیزمان، "خبرگزاری جمهوری اسلامی" این مهم را برعهده دارد. این رسانه هشتاد و چند ساله در چهار دهه اخیر فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است.
اگر قوای سهگانه را به عنوان بالهای جمهوریت نظام بپذیریم، ریتم حمایت رسانه رسمی کشور از این قوا، باید منظم باشد. این نظم به معنای مساوات در ارسال اخبار، تعداد پاراگراف یا سطور نیست. پرواضح است که قوای سهگانه از منظر پوشش جغرافیایی، نوع کارکرد و شیوههای اطلاعرسانی، تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند.
همه به این موضوع واقفند که گستره جغرافیایی قوه مجریه از پایتخت آغاز و به دهستانهای این مرزو بوم ختم میشود، پس این انتظار که تعداد خبرهای ارسالی از این قوه، با قوای دیگر در خروجیهای خبرگزاری جمهوری اسلامی باید برابر باشد، انتظار بهجایی نیست.
اما این انتظار بهحقی است که رسانه رسمی کشور همه قوا را به منزله ستونهای بنای نظام سیاسی کشور انگاشته و در برخوردهای خبری، منافع ملی و کلیت نظام را اصل بداند. ورود رسانه رسمی کشور در دفاع از یک قوه و جبههگیری علیه قوه دیگر، این رسانه را از اهداف اصلی خود که صیانت از آرمانهای نظام است دور میدارد.
به اعتقاد نگارنده، مهمترین مسالهای که تا به امروز مانع از نقشآفرینی حرفهای ایرنا در قامت رسانه رسمی کشور شده است، عدم قرار گرفتن آن در جایگاه واقعی خود بوده است.
ماموریت ایرنا را رهبری نظام این گونه تعریف کرده است: "در بعد داخلی نبض نظام" و در "بعد خارجی دست بزن نظام" باشد.
این تعریف با جایگاه فعلی اداری رسانه رسمی کشور همخوانی ندارد. در حال حاضر ایرنا یکی از سازمانهای وابسته به وزارت ارشادتلقی شده و این تلقی حتی مدیران کل این وزارتخانه را برآن میدارد تا ایرنا را روابط عمومی خود بخواهند. در این حالت چگونه رسانه رسمی کشور میتواند "نبض نظام" باشد؟ کافی است یک خبر از کاستیهای یکی از مجموعههای ارشاد روی خروجی محرمانه ایرنا برود تا مدیریت رسانه رسمی کشور را با چالشهای مالی روبرو سازد. با این وضعیت نمیتوان انتظار داشت ایرنا چشم عقاب نظام باشد.
اینکه رییس مراکز ایرنا باید با نظر موافق استاندار یا نمایده اعزامی ایرنا به دفاتر خارجی موردپسند سفیر کشورمان قرار بگیرند تا بتوانند وظیفه خبری خود را انجام دهند، در شأن رسانه رسمی کشور نیست.
البته موارد پیش گفته دغدغه بسیاری از همکاران و مدیران ایرنا در ادوار گذشته بوده و طرحهایی هم برای برونرفت از این وضعیت ترسیم شده بود اما، حکایت همچنان باقی است.
تغییر ساختار اولویت امروز ایرنا
طی چند سال اخیر مسئولان ایرنا با تزریق نیروی جوان به بدنه این سازمان خبری، تلاش کردند تا مرگ این فرهیخته پیر را، به تأخیر بیاندازند، اما باز هم میبینیم در ایرنا بر همان پاشنه میگردد.
واقعیت قضیه این است که ساختار ایرنا با مقتضیات اطلاعرسانی امروز همخوانی ندارد. امروز مخاطب در ایرنا جدی گرفته نمیشود، چند رسانهای فقط در حد تشریفات دیده میشود و همه اینها به خاطر چارت تشکیلاتی است که نیم قرن سابقه دارد.
تنها نیمنگاهی به سایت جدید و "تکست محور" ایرنا، بر این حقیقت صحه میگذارد که "تغییر ساختار" و " تغییر نگرش" در همکاران خبری، دو راهبردی است که میتواند خبرگزاری جمهوری اسلامی را نجات دهد.
*احمد جعفری چمازکتی
###