مرعشی: انتخاباتی پرشور میتواند بن بستها را بشکند
معــلوم است که من و آقای صفاییفراهانی تاییدصلاحیت نمیشویم. اگر نمیخواهیم در انتخابات شرکت کنیم میگوییم نمیخواهیم شرکت کنیم. بهانهگیری که نمیکنیم. اسم اصلاحطلبان فتنه نشده من فتنهام. شاید فتنه احمدینژاد است که همه مملکت را درگیر کرد و خود اخیرا گفت شعر تفنگت را زمین بگذار آرمان من است. به این میگویند فتنه.
پرسش: حسین مرعشی گفت: آقای عبدا...نوری یکی از شخصیتهای مورد قبول همه بخشهای جبهه اصلاحات است ولی با شناختی که من دارم بعید است که ایشان بپذیرند ولی اگر بپذیرند فرصت خوبی برای جبهه اصلاحات خواهد بود. سازوکار اصلاحطلبان حتی باید زودتر از این آماده میشد و قبل از ثبتنام کاندیداها باید تکلیف این نهاد هماهنگکننده روشن شود.
جریان اصلاحات چندی است که با تغییرات داخلی در شورای عالی سیاستگذاری مواجه شده است و پس از استعفای محمدرضا عارف از ریاست این شورا اکنون بحث رایزنیها و شاید رقابتها بر سر جانشینی وی در جریان اصلاحات مطرح است. از سوی دیگر اصلاحطلبان آنطور که خود میگویند برای انتخابات ۱۴۰۰ برنامههای مدونی دارند و نمیخواهند بعد از دست دادن پارلمان این بار در تصاحب پاستور نیز ناموفق باشند. از این رو آنها معتقدند که باید از تمام ظرفیتهای این جریان برای حضور در انتخابات استفاده کرد. هر چند که پیش از آن اصلاحطلبان باید فکری به حال بازیابی سرمایه اجتماعی و سازوکارهای درونی خود کنند. برای بررسی تغییرات اخیر در ساختار و اعضای شورایعالی سیاستگذاری؛ تاثیر این تغییرات در روند عملکرد اصلاحطلبان و لزوم بازیابی سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات که طی برخی عملکردهای دولت و اصلاحطلبان با ریزش چشمگیری مواجه بوده «آرمانملی» با حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
وضعیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم پس از انتخابات مجلس دوره شورا تمام شده بود و باید بر روی بودن یا نبودن شورا بحث میشد و استعفای آقای محمدرضا عارف به معنی عدم آمادگی برای ادامه کار بود. در جبهه اصلاحات برای ادامه فعالیت شورای عالی یا تعیین نهاد جایگزین هنوز بحثها در جریان است. امروز بحث در سطح احزاب است و بعد باید به سطح بین احزاب بیاید و بدانیم چه نهاد هماهنگکنندهای مستقر خواهد شد و همان شورای عالی خواهد بود و یا ترکیبی جدیدی بر سرکار میآید، البته پیشنهادات متعددی وجود دارد که هنوز در حال بررسی است. یک پیشنهاد تشکیل پارلمان اصلاحات است و دیگری میتواند ادامه شورای عالی یا شورای عالی تقویت شده باشد. البته همانطور که گفتم هنوز در حال بحث است و هیچچیز قطعی نشده است. البته روند قبلی که گذشته ما باید خود را برای انتخابات آینده آماده کنیم تا در انتخاب رئیسجمهور آینده حضور داشته باشیم.
در برخی محافل صحبت از ریاست آقای عبدا...نوری است؛ حضور وی چقدر میتواند در شورای عالی عملی شود؟
آقای عبدا...نوری یکی از شخصیتهای مورد قبول همه بخشهای جبهه اصلاحات است ولی با شناختی که من دارم بعید است که ایشان بپذیرند ولی اگر بپذیرند فرصت خوبی برای جبهه اصلاحات خواهد بود. سازوکار اصلاحطلبان حتی باید زودتر از این آماده میشد و قبل از ثبتنام کاندیداها باید تکلیف این نهاد هماهنگکننده روشن شود.
بهنظر میرسد بحرانها در یک سال پایانی دولت آقای روحانی سمت و سوی جدیدی گرفته است؛ تحلیل شما چگونه است؟
این ارتباطی به دولت ندارد؛ دولت آقای روحانی با سیاستهای روشنی وارد انتخابات شــد و مردم به آن سیاســتها رای دادند اصل سیاســت ایشان تنشزدایی و برداشتن گامهایی در ادامه برجام بود. مشکلی که برای ایشان و کشور پیش آمد بدعهدی آمریکاییها و ظهور پدیده ترامپ بود که برخلاف عرف بینالملل عهدنامه شورای امنیت را نیز زیر پا گذاشت، بهنظر من ایران نمیتوانست در این مورد کاری انجام بدهد. ایران نمیتوانست بعد از بدعهدی آمریکاییها از مواضع خود عقب بنشیند. دولت و ملت ما مجبور به پرداخت هزینهای در قبال کار ناشایست آمریکاییها شدند. فشار شکنندهای در این دو سال اخیر بر مردم وارد شد. امروز به مراحل پایانی این ماجرا رسیدهایم و باید دید مردم آمریکا در انتخابات 2020 به چه سمت و سویی حرکت میکنند. تقریبا تمام سیاستمداران عاقل دنیا از جمله ایران انتظار پایان دوره ترامپ را دارند و این طبیعی است که بعد از آن هزینه سنگین منتظر باشیم تا در نبود ترامپ روابط را بازسازی کنیم و مسائل به روال عادی خود برگردند. شاید عدهای برخی از موضعگیریهای داخلی و یا کارکرد برخی را در تصمیم آمریکاییها موثر بدانند ولی بهنظر من نمیشود چندان به این مساله پرداخت چون ترامپ فقط با برجام برخورد نکرده است. او با سازمان بهداشت جهانی و با نهادهای بینالمللی، محیط زیست و با شرکای اروپایی خود و چین نیز چنین برخوردی داشت، او یک سیاستمدار واقعی نیست بلکه شخصیتی بسیار کم اطلاع در حوزه سیاست بینالملل است. ترامپ فردی کله شق و جسور در بهم زدن روابط است. امیدواریم جامعه آمریکا و فرهیختگان آمریکایی بدانند که ترامپ با کشورشان چه کرده است. امروز همه منتظر انتخابات آمریکا هستند و بعد از آن میتوان تصمیم گرفت. از طرفی تندروهای داخلی نیز در زمان انعقاد برجام نیز ناراضی بودند. هر چند عدهای در کشور بهدنبال گفتوگو با دنیا نیستند.
آقای روحانی در دولت دوم کمی از مشی خود عقب نشست؛ اساسا این حرکت به سرمایه اجتماعی اصلاحطلبی آسیب نزده است؟
شرایط سخت شد. شاید بهترین پاسخ به افکار عمومی داخلی و آمریکاییها میتوانست این باشد که بعد از بدعهدی آمریکاییها دولتی که شعار او مصالحه بود استعفا میداد و ما در مقابل ترامپ دولتی مشابه خود او علم میکردیم. چون عدهای در داخل ایران در هر شرایطی به گفتوگو پایبند بودند. امروز که به گذشته نگاه میکنیم باید این را بهعنوان یک تجربه بپذیریم که دولتی که با سیاست گفتوگو میآید وقتی شرایط گفتوگو وجود ندارد، دلیلی نیست که این دولت باز در شرایط جدید بر سر کار باشد. چنین دولتی نمیتواند در شرایط جدید سیاستهای مقاومت را اجرا کند روش دولت در زمان برجام بستهای دیگر بود و شرایط امروز بستهای دیگر است. هر دولتی نمیتواند در هر شرایطی کارکرد داشته باشد. این را میتوان نقد کرد ولی ما بعد از آن بدعهدی چارهای جز مقاومت نداشتیم. از طرفی نه جریان اصلاحات که نظام هم با ریزش سرمایه روبهرو شد. در کل مردم ناراحت هستند ولی این یک احساس است و باید دید راهحل چیست ما که نمیتوانیم به مردم راهحل ندهیم. چه مردم از راهحلهای ما استقبال بکنند چه نکنند ما باید راهحل بدهیم. یکی از راههای خروج از این بنبست شکل گرفتن انتخاباتی پر شور و رقابتی است. چهار نحله فکری در ایران وجود دارد اصلاحطلبان، اصولگرایان، پایداریها و اعتدالیون که باید از هر چهار گروه شخصیتهایی که سابقه روشنی در مدیریت دارند به میدان بیایند. انتخاباتی پرشور میتواند بن بستها را بشکند این مساله بارها در ایران تجربه شده است. در پایان دوره مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بسیاری از سفرا ایران را ترک کرده بودند و روابط ما گره خورده بود. بعد از برگزاری انتخابات دوم خرداد 76 بسیاری از روابط کشور بازسازی شد. در 84 روابط ما با غرب بعد از داستان هستهای و بعد از توافق نامه سعدآباد بستر بهبود بیشتر شرایط فراهم شده بود که با انتخاب احمدینژاد این امکان از دست رفت. بر سر کار آمدن آقایروحانی در سال 92 شرایطی فراهم کرد که برجام بهوجود آمد. میتوان این موارد را برای مردم توضیح داد ما که بهدنبال حل و فصل مسائل خود نیستیم مساله حل مشکلات مردم است و باید انتخابات رقابتی و پرشوری برگزار کرد.
با توجه به سابقه انتخابات اسفند و مشارکت حداقلی چگـــونه مــیتوان به انتخاباتی پرشور در 1400 امیدوار بود؟
به عقیده من همه در آن مورد اشتباه کردند. هم سیاستگذاران انتخابات اشتباه کردند و زمینهای برای انتخابات رقابتی فراهم نشد و فضای امید ایجاد نشد، نهادی ذیربط فضا را برای انتخاباتی پرشور و رقابتی خوب باز نکردند و شخصیتهای موثر هم ثبت نام نکردند و در سختترین شرایط کمکی به کشور و مردم نکرده و عافیتطلبی پیشه کردند. نباید در شرایط سخت کنار کشید. مردم نیز بر اثر خستگی ناشی از فشارهای اقتصادی اصل تاثیرگذاری انتخابات را کمی فراموش کردند. ما فرصت داشتیم تا در تهران اجازه ندهیم مثلا آقای قالیباف به مجلس برود. ولی در همه بخشها دچار مشکل شدیم، اما دلیل نمیشود اگر در انتخاباتی به حق یا به ناحق مردم به دلایلی نیامدند سیاست را تعطیل کنیم. امروز کسی نمیگوید آقایقالیباف چقدر رای داشت و با چنددرصد رای به مجلس آمده است. او امروز رئیس مجلس است. امروز میتوان پیامهایی را که از مجلس خارج میشود، درک کرد. تفاوت بین آقایان لاریجانی و قالیباف در شش ماه آینده مشخص خواهد شد.
فعالیــت مجدد آقای احمدینژاد برای انتخابات پیش رو را چگونه تحلیل میکنید؟
بهنظر من حتی اگر روزی رئیــس دولـــت اصلاحات تایید صلاحیت شود و یا محصورین از حصر آزاد گشته و تایید صلاحیت شوند آقای احمدینژاد تایید صلاحیت نخواهد شد. مطلب روشن است و نیاز به مانیفست ندارد مهم این است که تایید صلاحیت شخصی را از نظام بگیریم و این شخصیت واقع بین و عملگرا باشد و بتواند مسائل ایران را حل کند. ایران را نمیتوان بدون روابطی عادی با دنیا به خوبی اداره کرد، نمیتوان بدون داشتن دولتی جامع که تمام ظرفیتهای مدیریتی و کارشناسی کشور را به صحنه بیاورد بهینه اداره کرد. نمیتوان ایران را با رئیس جمهوری که روابط متشنجی با بزرگان داشته باشد اداره کرد. این مسائل روشن است. شاید عدهای باشند که بگویند ما میخواهیم کشور را در شرایط محاصره و تحریم بسازیم این هم یک گزینه است ولی تشخیص ما این است که این مدیریت اگرچه ارزشمند خواهد بود اما موجب بهبود شرایط کشور و بهبود وضعیت اقتصادی مردم نخواهد شد. این شیوه برای مردم، زندگی نمیشود.
فکر میکنید رئیس دولت اصلاحات همچنان از تاثیرگذاری سابق نزد جامعه برخوردار است؟
بله رئیس دولت اصلاحات جایگاه خود را دارد. رهبری اصلاحات چه در مورد ایشان بهعنوان شخص و چه در مورد مجموعهای از افراد تاثیرگذار چند کار باید انجام دهند. اولین کار این است که با نظام ارتباطی دقیق برقرار کرده و دغدغههای خود را منتقل کنند و شخصیتی موثر را از پروسه بررسی صلاحیتها عبور بدهند. این یک وظیفه است. وظیفه دیگر این است که جبهه اصلاحات را روی یک فرد متمرکز کنند و نکته سوم به صحنه آوردن مردم است. این جبهه باید بتواند این سه نقش مهم را ایفا کند.
کارگزاران بهعنوان یک حزب تکنوکرات چه تکلیفی در ارتباط با قدرت دارد؛ ماندن در قدرت به نفع این حزب است یا ماندن در کنار مردم؟
جامعه مدنی کارکرد خود را دارد و حتما اصالت دارد و مهم است. ولی کاری که دولتها و نهادهای قدرتمند انجام میدهند فراتر از نقش نهادهای مدنی است. در ایام قدیم داستانی بود که دو برادر تقسیم ارث میکردند برادر بزرگ گفت از خاک تا بام از آن من و از بام تا ثریا از آن تو جامعه مدنی ارجاع به بام تا ثریا است و در حقیقت چیزی نیست که موجب تاثیرگذاری بنیادی شود. اگر رئیس دولت اصلاحات امروز شخصیت سیاسی تاثیرگذاری هستند این نکته به دوران ریاست جمهوری ایشان یا مربوط به دوره وزارت ارشاد است. قدرتی که او به خوبی از آن استفاده کرده بود و موجب شد او بماند. ولی اینکه فکر کنیم میتوانیم با فعالیتهای مدنی مسائل ایران را حل کنیم، فرار از واقعیت است.
از دیدگاه شما فعالیتهای مجلس یازدهم معطوف به انتخابات 1400 است؟
اصولگرایان مجلس را بردهاند و طبیعی است که چنین کاری انجام بدهند، ما هم اگر مجلس را برده بودیم از این شرایط استفاده میکردیم. مهم مردم هستند و باید دید آیا مردم به صحنه میآیند یا نه؟! این مساله نیز بستگی به ترکیب کاندیداها دارد و به این مهم ارتباط دارد که چقدر با مردم صادق باشیم.
جــریان اصلاحات برای تاثیــرگذاری سابق به چه تغییراتی نیاز دارد؟ آیا در این شرایط نیاز به ساختن جریانی دیگر از دل اصلاحات احساس نمیشود؟
کسی مانع از جریانسازی نیست. امروز کسی مدعی این مطلب نیست. مساله اصلاحطلبان نیز روشن است و نقطه ابهامی نسبت به گذشته و آینده اصلاحات وجود ندارد.
در انتخابات شرکت نخواهید کرد؟
معــلوم است که من و آقای صفاییفراهانی تاییدصلاحیت نمیشویم. اگر نمیخواهیم در انتخابات شرکت کنیم میگوییم نمیخواهیم شرکت کنیم. بهانهگیری که نمیکنیم. اسم اصلاحطلبان فتنه نشده من فتنهام. شاید فتنه احمدینژاد است که همه مملکت را درگیر کرد و خود اخیرا گفت شعر تفنگت را زمین بگذار آرمان من است. به این میگویند فتنه.
*آرمان
###