از امید تا مسئولیت
*احسان شریعتی
اخلاق «مسئولیت» فردا، تداومبخش و تکمیل کننده اصل «امید» دیروز است. امید پیشین ما نباید جای خود را به نومیدی بسپرد، بلکه میبایست پاسخگوی نسل و عصر آینده باشد که در نبرد زمین و آسمان، زندگی و مرگ، و در برابر رنج و اضطراب زندگان چه کردیم و چگونه زیستیم؟
پرسش:اگر دفاع از زندگی در برابر مرگ، دفاع از سلامت و تندرستی و آسودگی در برابر «دردِ» جسم و بدن (آپونیا)، و سرانجام دفاع از آرامش در برابر «تشویش» جان و روان (آتاراکسی)، برترین وظیفهٔ اخلاقی آدمی است، انجام این وظیفه نوعی نبرد است؛ نوعی مبارزه و کُنشگری بر پایهٔ دانش تجربی و کارشناسی.
"از امید تا مسئولیت"
احسان شریعتی
تلاش و رشادت شبانهروزی پزشکان و پرستاران ایرانزمین، از تبار پورسیناها، رازیها و..، که با همّتی بلند و به بهای ایثار جان، به مبارزه با آفت همهگیر و مرگآفرین برخاستهاند، فراتر از آفرینگویی و تحسین، این درس اخلاقی را به ما میآموزد که:
اگر دفاع از زندگی در برابر مرگ، دفاع از سلامت و تندرستی و آسودگی در برابر «دردِ» جسم و بدن (آپونیا)، و سرانجام دفاع از آرامش در برابر «تشویش» جان و روان (آتاراکسی)، برترین وظیفهٔ اخلاقی آدمی است، انجام این وظیفه نوعی نبرد است؛ نوعی مبارزه و کُنشگری بر پایهٔ دانش تجربی و کارشناسی.
جنگ با بلایای طبیعی و ابتلاهای اجتماعی در اینجا، نه تنها انگیزهٔ قوی و نیروی مثبت میخواهد، که توفیق و پیروزی این جنگ بهمیزان «شناسایی» درست و علمی حریف است. چراکه «بر طبیعت نمیتوان فرمان راند مگر با تبعیت از او»(فرانسیس بیکن). و درست در هماینجاست که دشمن دانا برای انسان از دوست نادان مفیدتر است، که بهگفتهٔ فردوسی: «چو دانا تو را دشمن جان بود / به از دوستمردی که نادان بود!» وانگهی، در این آزمون، افزون بر کاردانی، تنها نیروها، انرژیها یا کارمایههای مثبت مانند شفافیّت و «راستی» به کار نبرد میآیند و نه ارزشهای منفی مانند هراس، سراسیمگی، افسردگی، سیاهنمایی، تصفیهحساب (سیاسی)، و..، بر فراز همهٔ دروغگوییها، بدبینیها، عبث پنداریها، و هیچانگاریها، ..، و در رأس همه گناه کبیرهٔ «نومیدی» که نابخشودنی است.
ابن سینا، بزرگترین «حکیم-طبیب» جهان اسلام و ایران، زمانی گفته بود: «...میبایست بدانیم که یکی از بهترین و مؤثرترین راههای درمان عبارت است از تقویت نیروهای ذهنی و روانی بیمار، تشویق او برای مبارزه، با آفریدن جوّی خوشآیند پیرامون وی و در ارتباط قراردادن او با کسانی که دوست میدارد...» (کتاب «قانون در طب»). در سالروز یادمان واپسین حکیم بزرگ ایران، ملاهادی سبزواری (۸ اسفند)، می بایست بر ضرورت بازگشت به همان روحیه و رویکرد «عقلانی-انتقادی» نخست در سنت ایران و تمدن اسلام تآکید ورزید؛ و اینبار، عقلانیت انتقادی را با نگاه نوین علمی-تجربی در بازتعریف نسبت میان طبیعت و انسان، و در سطح و ساحت اجتماعی-سیاسی به کار بست.
رویارویی با مخاطرات ملی، همچون همین سرایت ویروس به سرزمین ما و گسترش همهگیر آن که زیست و موجودیت مردم ما را تهدید میکند، نیازمند عزمی ملی و انسانی برای پیشبرد نبرد و پیروزی زندگی است. هدف نه فرمانروایی بر طبیعت است و نه مقهور او شدن، نزاع بر سر بقای انسان در جوار طبیعت «وحشی»، زیرا ناشناخته، است. نبرد با تهدیدهای طبیعت همان گسترش دانش طبّ است که همچون اخلاق بیشتر پیشبینی و «پیشگیری» را میآموزد تا درمان قطعی را. زیرا «اخلاق نیز همچون طبّ، در آنچه برای پیشگیری دردها انجام میدهد بسیار اطمینانبخشتر است تا در تلاشی که برای درمان آنها میورزد.» (از نامه دالامبر به ژ.-ژ. روسو)
اخلاق «مسئولیت» فردا، تداومبخش و تکمیل کننده اصل «امید» دیروز است. امید پیشین ما نباید جای خود را به نومیدی بسپرد، بلکه میبایست پاسخگوی نسل و عصر آینده باشد که در نبرد زمین و آسمان، زندگی و مرگ، و در برابر رنج و اضطراب زندگان چه کردیم و چگونه زیستیم؟ طبع طبیعت و ذات زندگی همین نبرد شاد و لذتبخشی است که نزد درمانگران رزمندهٔ میهن بازمییابیم. علامه اقبال زمانی میسرود: گر فطرت اضدادخیز لذت پیکار میبخشد ..، پیکر هستی اما، ز آثار خودی است..، سازد از خود پیکر اغیار را، تا فزاید لذت پیکار را ... پس دست مریزاد...
###