معاونت مطبوعاتی ارشاد کجای محدودیت های اخیررسانه ها ایستاده است؟
دو واقعه بی سابقه در ماه های اخیر ذهن مردم ما را بشدت درگیر و متعاقباً سئوالاتی را از ناحیۀ آنها از برخی نهادها و مسئولان و مشخصا رسانه ها و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد پیش کشیده است؛اعتراض های آبان ماه به گرانی بنزین و تناقض های دی ماه در مورد علت سانحه هواپیمای اوکراینی.
پرسش: ماه های اخیر را اگر بزنگاه که در تاریخ و تمثیل ادبی ما جایگاه دارد،بنامیم، به بیراهه نرفته ایم زیرا بزنگاه و پیچ زمانی مقطع قابل توجه برای سنجش توانمندی و صداقت نهادها و مدیران در قبال افکار عمومی بوده است.
شاید در وجود این مدیران در این روزهای بزنگاهی این نکته و آرزو تمنا شده باشد که ای کاش در چنین شرایط و بزنگاهی، مدیریت مورد پرسش برای پاسخگویی، و زیر ذره بین افکار عمومی بر عهده نداشتیم و در این مخمصمه پاسخگویی و حفظ مدیریت گرفتار نمی شدیم.
البته فارغ از موضوع این نوشته و شرایط بزنگاهی، و بی اعتنا به بحث جناحی و سیاسی، یک میل عمومی در مدیریت دستگاه های کشور ما به تثبیت و حفظ وضع موجود و مدیریت خود و پرهیز از ورود به هرگونه چالش کاری تغییر و تحول گرایانه و توسعه ای از نوع پیش برنده و به نفع عموم، وجود داشته است.
دراینجاست که می توان به شکلی از مدیریت انقلابی گفت و دفاع کرد، مدیریتی که هم دگرگون کننده محیط عمل و ماموریت مدیریت و سازمان متبوع است و هم دگرگون شونده است یعنی در اندیشه تثبیت و حفظ موقعیت خود هم نیست.
دو واقعه بی سابقه در ماه های اخیر ذهن مردم ما را بشدت درگیر و متعاقباً سئوالاتی را از ناحیۀ آنها از برخی نهادها و مسئولان و مشخصا رسانه ها و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد پیش کشیده است؛اعتراض های آبان ماه به گرانی بنزین و تناقض های اطلاع رسانی دی ماه در مورد علت سانحه هواپیمای اوکراینی.
در هر دو این واقعه رسانه ها و نهاد متکفل آنها یعنی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد درگیر و مورد پرسش افکار عمومی بوده اند.
نهاد معاونت مطبوعاتی ،متکفل رسانه هاست چرا که نوع نظام رسانه ای و ارتباطاتی ما، از نوع دولت یا حاکمیت محور است و نظام حقوقی آن پیشگیرانه است و تفاوت دارد با کشوری که نهاد رسانه یک نهادخودکفای(به معنای اخص و اعم کلمه) خصوصی است و در قبال وقایع پرسش برانگیز از آن، خود پاسخگوست ته دولت و حاکمیت زیرا اساساً این دو اخیر، مسئولیت اجرایی و تکفلی در قبال رسانه ها ندارند.
در ماجرای اعتراض های آبان ماه به گرانی بنزین، رسانه های ما سابقه و عملکرد منفی از خود به جا گذاشتند. آنها در خصوص این اعتراض ها اطلاع رسانی حرفه ای قابل قبولی نکردند و ابعاد این حادثه را برای افکار عمومی باز نکردند. نتیجه آن شد که فرصتی دیگر برای رسانه های خارجی و شبکه های اجتماعی برای جلب نظر افکار عمومی فراهم شد و این به هرحال اقدامی ضد منافع ملی ما بود. البته آنها با ذکر اینکه علت آن محدودیت هایی بوده که نهادها برای ایشان ایجاد کرده بودند، و به این ترتیب از خود سلب مسئولیت کردند.
در هرحال شرایط اطلاع رسانی این وقایع و ضعف عملکرد رسانه ها به ضرر کشور تمام شد به طوری که صدای مدیر مسئول روزنامه جوان که گفته می شود به نهادی نظامی نزدیک است در آمد و خواهان اعلام آمار کشته شدگان این وقایع به منظور سلب مرجعیت رسانه های خارجی در این خصوص، شد.
در ماجرای اعتراض های آبان ماه به گرانی بنزین، اگرچه رسانه ها در زمینه انجام وظیفه حرفه ای خود و شفافیت سازی اطلاع رسانی در مورد این واقعه مورد انتقاد واقع شدند و اعتماد عمومی به آنها خدشه دار شد و اگرچه آنها توجیهاتی نه چندان قانع کننده در این خصوص داشتند، اما از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد که عضو مهم و تعیین کننده هیات نظارت بر مطبوعات است و بنابر وظیفه اداری خود با شورای امنیت و دیگر نهادهای ذیمدخل ارتباط دارد، واکنش و اثری و تحرکی که بتوان از آن نشانه تسهیل امور اطلاع رسانی را داشت، شاهد نبودیم.
با توجه به شناختی که از معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد داریم که بخشی از این شناخت مبتنی بر مدیریت ایشان بر ایرناست، نوع مدیریت وی از نوع حفظ وضع موجود و بدون به دردسرانداختن خود در مواجهه با نهادهایی است که در برخی حوادث کشور مثل وقایع آبان ماه اعمال نظر کرده و می کنند و یا محدودیت اطلاع رسانی برای این مواقع قائل هستند.
بسته بودن شرایط اطلاع رسانی در آبان ماه و انتقادها از آن محدود به جناح سیاسی خاصی نبود اما معاونت مطبوعاتی کاملاً چراغ خاموش از این ماه تاثیرگذار بر آینده اعتماد افکارعمومی ایران به رسانه ها، گذشت.
در سانحۀ هواپیمای اوکراینی، دو نمونه رسانه ای ذکر می شود که می توانست با پیشگامی معاونت مطبوعاتی و عدم ملاحظه کاری به نفع خود، به گونه ای عمل بشود که این دو نمونه هرگز رخ نمی دادند.
یکی از اینها بازداشت سردبیر نشریه حرم متعلق به آستان قدس رضوی بود و دیگری حکم توقیف سایت انتخاب. مورد اولی بعد از چند ساعت بازداشت، برطرف شد و مورد دوم تا جایی که اطلاع داریم وزیر ارشاد هنوزدرخواست تصمیم هیات نظارت بر مطبوعات مبنی بر توقیف این سایت خطاب به قوه قضاییه را ارسال نکرده است.
البته لازم به بیان است که اظهار نظر ما دلیلی بر بی گناهی این دو مورد و یا درستی عمل این دو رسانه که موجب برخورد با آنها شد، نیست و اساساً بحث آن خارج از این یادداشت. اما بدلایل مختلف که یکی از آنها «شان تکفلی» معاونت مطبوعاتی ارشاد است، انتظار می رفت که وی قوی و فعال وارد این ماجرا می شد و خود نشان می داد و ردای آشتی جویی میان طرفین می پوشید و... اما در همه اینها وی غایب است. اگر حاضر بود باتوجه به میل گفتن و ابراز که در ایشان سراغ داریم، کوچکترین اقدام خود به نفع رسانه ها را در این دو مورد اعلام می کرد . ایشان بداند وظیفه معاونت مطبوعاتی این نیست که طرف قدرت را بگیرد.
البته گفته شده است که تمام اعضای هیات نظارت بر مطبوعات از جمله خود ایشان به نفع توقیف سایت انتخاب رای داده بودند. ما اساساً علاقه ای به ورود به پیشنیه اختلافات میان مدیر این سایت و معاونت مطبوعاتی ارشاد در زمانی که مدیرعامل ایرنا بود، نداریم، اما در سمت تکفل مطبوعات توقع از ایشان است که پیشگام ممانعت در توقیف این سایت یا هر رسانه دیگر می بود و باشد. به دلیل همان «شان تکفلی» که اشاره شد، ایشان نمی تواند همواره طرف قدرت باشد.
چند روز پیش یک خبرنگار در متنی که در توییتر منتشر کرد، مدعی شد که معاونت مطبوعاتی ارشاد به روزنامهها و خبرگزاریها بیانیهای هشدار آمیز داده که از درج اخبار حوادث آبان، سقوط هواپیمای اوکراینی و تحریم جشنواره فجر خودداری کنند.
با راست یا دروغ بودن این سخن کاری نداریم اما آنچه را مشاهده کرده ایم؛ عدم تحرک و تحول از ناحیه ایشان در جهت منافع رسانه ها و توسعۀ آنها و اطلاع رسانی است که احتمالاً ممکن است چالش هایی برای ایشان با برخی نهادها به وجود آورد. ملاک حرف ما و انتظار رسانه ها و توقع افکار عمومی نه توییت این خبرنگار یا صحت و سقم آن است، بلکه لزوم پیشقراولی معاونت مطبوعاتی در ممانعت از و نیز رفع و رجوع هر مساله تحدیدی، تعطیلی و تنبیهی رسانه هاست. معاونت مطبوعاتی بایستی مدیریت تحول خواه، تحرکی و توسعه گرا داشته باشد و از فاز روزمرگی و مدیریت امور روزمره از توزیع کاغذ مطبوعات تا فرآیند اداری صدور مجوز عبور کند.
###