انتقاد محبیان از سخنان جنجالی رحیم پور ازغدی
به نظر میرسد افزایش این گونه سخنان که گاه تا حد مهملگویی پیش میرود، از آن روست که گویندگان احساس میکنند با این گونه سخنان جلب نظر اصحاب قدرت را نموده و به موقعیت و امکاناتی دست مییابند. بعضی نیز به طرح مستمر خود در رسانهها علاقمند شده و شهرت را ولو همراه با نفرت به جان میخرند.
پرسش: به تازگی بخشی از گفتگوی رحیمپور ازغدی در فضای مجازی پخش شده است که با ادبیات خاصی درباره معترضان و مخالفان صحبت میکند. رحیمپور ازغدی در این گفتگو میگوید: «یک کسی به من گفت اگر جمهوری اسلامی را نخواهیم باید چه کار کنیم؟ گفتم اگر در ساختار جمهوری اسلامی با مردمسالاری دینی قرار میگیرید، صد تا راه باز است برای اصلاحش. اگر در ساختار جمهوری اسلامی نیستید، انقلاب کنید. ما انقلاب کردیم، هزاران نفر شهید دادیم و هزاران نفر شکنجه شدند. بعد هم برای نگه داشتن اصل جمهوری اسلامی، ۳۰۰ هزار شهید دادیم، شما هم کشته بدهید. ما ۳۰۰ هزار شهید داریم، شما ۳ هزار کشته بدهید».
اما آیا این نوع ادبیات سیاسی در مقابل مخالفان، ادبیات مناسب و اقناع کنندهای است و با معیارهای اسلام و انقلاب همخوانی دارد؟ درباره این موضوع خبرآنلاین با امیر محبیان تحلیلگر سیاسی اصولگرا گفتگو کرده تا در این باره اظهارنظر کند.
*****
آقای محبیان! اخیر فیلمی از صحبت های آقای رحیم پورازغدی در فضای مجازی پخش شده که به مخالفان میگوید، ما برای نظام ۳۰۰ هزار شهید دادیم و اگر نظام را قبول ندارید انقلاب کنید و ۳۰۰۰ کشته بدهید،. آیا مقایسه مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی با مبارزه برای برانداری جمهوری اسلامی را درست میدانید؟
شخصا میکوشم در مورد نظرات دیگران قضاوت نکنم، زیرا معتقدم هر کس حق دارد نظرات خود را بیان کند و طبعا واکنشهای مردم و مخاطبان میتواند به او درباره میزان اثرگذاری کلامش کمک کند؛ اما در این مورد دو نکته وجود دارد که دوستانه میگویم زیرا رویکرد عدالتطلبانه و صریح گوینده مذکور را میپسندم و مایلم اثرگذاریاش در این راستا کاهش نیابد.
مراقب باشیم کلام ما تکبرآلود نباشد
نخست آن که مبادا کلام ما به شبهه تکبر آلوده شود، زیرا کلام حق با بال تواضع اوج میگیرد و این ناحق است که میکوشد خود را به دروغ از موضع تکبر در اوج نشان دهد. دوم آن که همین مردم بودند که شهید دادند و همینها جنگ را اداره کردند و همینها حق اعتراض دارند و صاحب نظام هم همین مردم هستند. اینها مستضعفینی هستند که بار انقلاب را به دوش کشیدند و تحمل تبعیض و فساد و خود برتر بینی بعضی مسئولان دنیاپرست برایشان دشوار شده است.
معترضانی که به خیابان آمدند از فساد و تبعیض در رنج هستند
نخواهیم سکوت را بر آنها تحمیل کنیم تا بعضی مفسدان آرامش بیکفایتی و اختلاسشان برهم نخورد.نباید چشمان خود را بر واقعیت ببندیم. هم معترضان و هم مردمی که در اعتراض به آشوبها به خیابان آمدند، از بیکفایتیها و فساد و تبعیض در رنجند. سخنان ما نباید ولو ناخواسته فضای امن برای افراد فاسد و بیکفایت فراهم کند.
سخنان نسنجیده، هزینههای مادی و معنوی به نظام تحمیل می کند
این نوع ادبیات سیاسی در مواجهه با منتقدان و مخالفان نظام، خودش مجوز اعمال خشونت و اعتراضات کف خیابانی و خشن نیست؟
از آفتهایی که گهگاه گریبانگیر کشور میشود، سخنانی است که نسنجیده گفته شده و تبعات آن منجر به هزینههای مادی و معنوی برای نظام میشود. سخنانی که گاه راهبردهای نظام در حوزه سیاست داخلی و خارجی را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
برخی شهرت را ولو با نفرت به جان می خرند
به نظر میرسد افزایش این گونه سخنان که گاه تا حد مهملگویی پیش میرود، از آن روست که گویندگان احساس میکنند با این گونه سخنان جلب نظر اصحاب قدرت را نموده و به موقعیت و امکاناتی دست مییابند. بعضی نیز به طرح مستمر خود در رسانهها علاقمند شده و شهرت را ولو همراه با نفرت به جان میخرند. اینان نمیدانند شهرت را اگر به محبوبیت و اثرگذاری مثبت بیانجامد، میتوان مثبت دانست، و الا شعار «بدنامی بهتر از گمنامی است»؛ شعار انسانهای فرهیخته و صاحب اندیشه نیست.
چاپلوسی و ادعاهای وهم آلود در شأن نیروهای آزاده انقلابی نیست
این نوع ادبیات سیاسی در مواجهه با مخالفان از کجا میآید و چه تبعاتی دارد؟
واقعیت آن است که دفاع منطقی از نظام و دستاوردهای آن با ادبیات فاخر باید ارزش شمرده شود؛ و الا سر دادن شعارهای پوچ و بیان ادعاهای وهمآلود و چاپلوسیهای تهوع آور، در شان نیروهای آزاده انقلابی نیست.کسی که کمترین اطلاعات را از ارزشهای اسلامی داشته باشد، میداند که مهملگویی و چاپلوسی و نیز پردهدری و زشتسخنی تا چه حد در فرهنگ اسلامی و مرام بزرگان دین نکوهیده است.
سران نظام در مقابل زشت سخنی ها سکوت نکنند
قبول دارید که این نوع ادبیات سیاسی در مواجهه نیروهای سیاسی داخل نظام هم وجود دارد و گاهی به دلیل این نوع ادبیات اصطکاکاتی هم میان افراد به وجود میآید؟
بر این باورم که سران نظام باید در برابر مهملگوییها و زشتسخنیها با هر نیتی که باشد؛ سکوت نکنند، زیرا بدترین ضربه به حقیقت، دفاع جاهلان کژرفتار از آن است. باید بازار بدگویی کساد شود تا بداندیشی هم تا حد ممکن متروک شود.
انتشار این فیلم در این مقطع زمانی در فضای مجازی باعث شده عدهای آن را به انتخابات ربط بدهند و اینکه جریانی در داخل، همسو با جریانات خارجی برانداز، میخواهد فضایی را به وجود بیاورد که صندوق رای را بیاعتبار جلوه دهد و مشارکت را پایین بیاورد. این را قبول دارید؟
مطمئنا گوینده سخنان مذکور در پی چنین هدفی نیست، ولی احتمال سوءاستفاده از هر سخنی برای ضربه زدن به نظام سیاسی کشور وجود دارد، فقط باید به گونهای رفتار کرد که امکان سوءاستفاده پدید نیاید.
###