پرسش: «شهرام خرازیها» درباره توقیف دوباره فیلم خانه پدری، اظهار داشت: ریشه این جنجالها در نخستین نمایش فیلم در جشنواره فجر است. نمایش هر فیلمی در جشنواره فجر، نوعی تبلیغ نامحسوس در سطح وسیع برای دست اندرکاران آن محسوب میشود؛ به همین خاطر از دیرباز تا کنون رقابت شدیدی بین تهیه کنندگان و کارگردانها برای راهیابی به این جشنواره به عنوان مهمترین رخداد سینمایی سال، وجود دارد.
وی روز جمعه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، افزود: با وجود همه امتیازاتی که جشنواره برای فیلمسازان شرکت کننده به ارمغان میآورد؛ در تمام دورهها حساسیتهایی هم پیرامون برخی آثار ایجاد میشود که بعدها به هنگام اکران فیلم ممکن است دردساز شود.
این کارشناس ارشد مدیریت رسانه، ادامه داد: نمایش خانه پدری در جشنواره فجر بحث برانگیز و حساسیتزا بود و ترکشهای این حساسیتها همچنان بر پیکر فیلم نشسته است و آن را رها نمیکند. خانه پدری به واسطه همین جنجالهای پدید آمده و به رغم سه نمایش محدود، به فیلم مهم و تأثیرگذاری در سینمای ایران تبدیل شده در حالی که اگر همچون بقیه فیلمها روند عادی و معمول اکران را طی میکرد و در همان سال ساخت به نمایش در میآمد، این قدر تأثیر گذار نمیشد.
هر چند موضوع خشونت در سینمای ایران سالهاست که مطرح بوده، خانه پدری به واسطه سکانس قتل دختر جوان، این موضوع را زیر ذرهبین صاحب نظران کشاند همچنین بحث ممیزی فیلمهای سینمایی و دخالت نهادهای غیرسینمایی را وارد حوزههای ملتهب جدیدی کرد. توقیف چند باره صرفا خانه پدری را تهدید نمی کند بلکه شماری دیگر از فیلمهای ایرانی نیز از این تهدید مصون نخواهند بود. این توقیفها اصالت و تضمین اجرایی پروانه ساخت و پروانه نمایش را زیر سؤال میبرد که این مساله اصلا به نفع سینمای ما نیست.
صحنههای خشنتر از خانهپدری در فیلمهای دیگری وجود دارد
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، افزود: کما اینکه الان به این نقطه رسیدهایم که دیگر آن پیش فرض قدیمی که نمایش فیلم در جشنواره فجر تضمینی است برای بلامانع بودن اکران عمومی، باطل است. صحنههای خشنتر از این سکانس، در فیلمهایی که قبل از خانه پدری ساخته شدهاند وجود دارد و آن فیلمها بدون ردهبندی سنی و هشدار رسانهای به نمایش در آمدهاند و میلیونها نفر آن فیلمها را دیده و اتفاق خاصی هم نیفتاده است.
این منتقد سینما افزود: به نظر میرسد این که چرا همه کاسه و کوزهها بر سر خانه پدری شکسته شده است بیشتر جنبه سیاسی دارد و موضوع خشونت دغدغه اصلی دلواپسان نیست. خانه پدری از لحاظ فنی، قابل دفاع است، اما از نظر مضمون زیرکانه میکوشد چهرهای منفی از سیاست و فرهنگ ایرانی عرضه کند بنابراین مصرف داخلی دارد و سفیر مناسبی برای سینمای جمهوری اسلامی ایران نیست.
وی افزود: در نگاه بدبینانه این فیلم در خارج از مرزها ملت ایران را به جاهلیت و تعصب کور منتسب میکند و چهرهای خشن و تروریستی از ما به جهان ارائه میدهد؛ با وجود این در چند جشنواره خارجی هم به نمایش در آمده است.
در جنجالهای پردامنهای که حول و حوش خانه پدری پدید آمده، نقش مردم و تماشاگر فهیم ایرانی نادیده گرفته شده است. به زعم من، مردم ایران به آن درجه از ارتقای فرهنگی دست یافتهاند که یک فیلم نمیتواند تغییر شگرف و بنیادین در نگرش و رفتار آنها ایجاد کند.
آیا یک فیلم اینقدر قدرتمند است؟
وی با بیان اینکه منکر تأثیر فیلم و هر گونه خروجی آن بر تماشاگر نیست، گفت: معتقدم این تأثیر نمیتواند آن قدر عمیق و پردامنه باشد تا طیف وسیعی از جمعیت را در بر گرفته و تحتالشعاع خود قرار دهد. سالهاست که مردم دیگر تحت تأثیر تبلیغات و تحریکات سوء شبکههای ماهوارهای معاند قرار نمیگیرند و حنای این شبکهها رنگ باخته است. در سالهای اخیر شاهدیم ماهوارهها دیگر نمیتوانند مردم فرهیخته ما را تحریک کرده و به خیابانها کشانده و در جامعه اسلامی ما، آشوب به پا کنند.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، افزود: وقتی مردم به این درجه از فهم و شعور رسیدهاند پس چگونه فیلمی در حد و اندازههای خانه پدری میتواند امنیت مملکت ما را به خطر اندازد. آن هم فیلمی که اقلیت جامعه تماشاگر آن خواهند بود نه اکثریت. آیا یک فیلم این قدر قدرتمند است که بتواند ایران اسلامی را که تجربیات متعدد مهمی همچون جنگ تحمیلی، حماسه ۹ دی و... را پشت سر گذاشته، دچار هرج و مرج کند؟
نمایش خانهپدری با ردهبندی سنی بلامانع است
این منتقد سینما افزود: به نظرم اکران این فیلم با رعایت ردهبندی سنی بلامانع است و از نظر پزشکی نیز بعید به نظر میرسد که تماشای چنین فیلمی اختلال روانی دیرپا و پایا در بزرگسالان پدید آورد.
وی تاکید کرد: این فیلم در خوشبینانهترین شکل ممکن به فروش متوسطی دست مییافت اما با این همه جنجالی که پیرامون آن به پا شد، دستیابی به گیشهای پررونق و فروش بالا، دور از انتظار نخواهد بود. تاریخ نشان داده هیچ فیلمی هرگز در پس پرده باقی نمیماند آن هم در عصر انفجار اطلاعات و ظهور رسانههای نوپدید.
#####