دخترم زینب !
این اواخر کارم، یک کسِ خیالی خطاب به حامیان روی کارآمدن من و یا معرفان من برای رسیدن به آن مسند یعنی حسین انتظامی ، فریدون وردی نژاد و تا حدودی خسرو طالب زاده چنین گفته بود: « همایی چون تو عالیقدر حرص استخوان تا کی؟ دریغ از سایۀ دولت که بر نااهل افکندی »
پرسش:به گونه ای عمل کن که مقام ارشد بالاتر از خودت، دیگر به همکارانت اعتماد نکند و این عمل تو بهانه ای به دست او بدهد تا امور را به اجنبی ها و تازه واردان بسپرد.
دخترم زینب !
قبلا برایت نوشته بودم؛
اینک بشنو توصیه هایم با یاد استاد اعظم « نیکولو ماکیاولی» اندر حکایت من ؛
* تا می توانی متزلزل و مذبذب باش یعنی قول و قرار و وعده هایی که با همکارهایت داری در شرایطی دیگر و تشخیصی دیگر، به راحتی زیرپا بگذار.
دخترم زینب !
* تا می توانی خود بزرگ بین باش. در کارت هیچکس را بالاتر از خودت نبین.
* به کلام مسلط و حراف باش. می دانی در این مملکت حرف زدنِ زیاد و بازی با کلمات، پیش برنده است.
* با بالادستانت مدارا کن و مطیع آنها باش اما به عکس بر پایین تر ازخودت سخت بگیر. به اعتبار حکم انتصاب خودت که ترا بالا می نشاند، آنها را زیردستت خود بدان و هرگز آنها را از خودت قوی تر نشمار.
* اگر کسانی که به اعتبار حکم انتصابت در زیر دست تو قرار دارند خود را قوی تر از تو نشان دادند. آنها را از حیز انتفاع بینداز. چون دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند. دلیلش هم اینست که اگر آنها از تو تواناتر بودند که بالاتر از تو قرار می گرفتند.
* توصیه اکید دارم به روابط فکر کن. این روزی به دردت می خورد. ضوابط را بینداز دور. اما به روابط هم به اندازه بهره برای خود فکر کن. گاه می توانی این روابط را برای خودت به هیچ پنداری.
دخترم زینب !
* عمر دوره مسئولیتت بیشتر از یکسال نشود و سعی کن به لطایف الحیل آن را زود به پایان برسانی به هر بهانه ای.
* ژست های چپ و راست بگیر اما به هیچ کدام وفادار نباش . این به دردت می خورد. با همه بساز به حدی که بهره می رسانند اما برعلیه اشان باشد وقتی که بهره نمی رسانند.
* اگر اینچنین کنی یکی کاملِ شبیهِ استاد اعظمی. وفا معنا ندارد. اساس تفکر استاد اعظم که تاریخ شگفت زده کرده همین بی وفایی و عهدشکنی است.
* به گونه ای عمل کن که مقام ارشد بالاتر از خودت، دیگر به همکارانت اعتماد نکند و این عمل تو بهانه ای به دست او بدهد تا امور را به اجنبی ها و تازه واردان بسپرد.
دخترم زینب!
* خلاصۀ همه اینها اینکه علیه خودت باش ؛ یعنی «من علیه من». معنای دیگرش اینست که خود مخرب باش
چنانکه « نه از تاک نشان باشد و نه از تاک نشان »
دخترم زینب!
این اواخر کارم، یک کسِ خیالی خطاب به حامیان روی کارآمدن من و یا معرفان من برای رسیدن به آن مسند یعنی حسین انتظامی ، فریدون وردی نژاد و تا حدودی خسرو طالب زاده چنین گفته بود:
« همایی چون تو عالیقدر حرص استخوان تا کی؟ دریغ از سایۀ دولت که بر نااهل افکندی »
تفسیر شعر را می گویم تا شیرفهم شوی: نااهل یعنی من.
###