تهران و ماشین خوابی

هم اکنون پس از کارتن خوابی، گورخوابی و... شیوه‌ای جدید از آسیب های اجتماعی تحت عنوان ماشین خوابی، پایتخت و تا حدودی کلانشهرهای دیگر را تهدید می‌کند که سوای از دلایل اقتصادی، ساختارهای دیگر جامع نیز در آن دخیل هستند.

پرسش: به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، امروزه به تناسب تغییر و تحولات بوجود آمده در جامعه مدرن زوایای جدیدی از آسیب های اجتماعی نمایان می‌شود که تا پیش از آن مسبوق به سابقه نبوده است. به عنوان مثال با شروع سال تحصیلی و افزایش سفرهای درون شهری در تهران و افزایش تعداد خودروها، با ماشین های پلاک غیر از تهران مواجه هستیم که هرچند برای تهرانی ها عادی شده است، اما با اندکی تامل زوایایی از آن روشن می‌شود که لزوم توجه بیش از پیش مسئولان را می‌طلبد. چنانچه به گفته محسن پور سیدآقایی معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، هم اکنون جوانان شهرستانی بعضاً با کمک یکدیگر یک خودروی ارزان قیمت را خریداری کرده و به نوبت در سطح شهر به جابه جایی مسافر پرداخته و شب ها نیز در پارک ها و یا در خودرو به استراحت می‌پردازند. این مسئله به دلیل دوری از خانواده و کاهش نظارت های اجتماعی آبستن مسائلی است که ضرورت پرداختن به آن را توجیه می‌کند. برای مثال ابعاد فردی و اجتماعی این مسئله که می‌تواند زمینه بروز انواعی از آسیب های اجتماعی باشد، موضوعی است که پژوهشگر ایرنا آن را از دیدگاه اجتماعی با «آرش حیدری» جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ به گفت و گو نشسته است.

حیدری مهم‌ترین دلایل بوجود آمدن چنین پدیده‌ای را در ارتباط با سایر ساختارهای جامعه و به طور کلی در ارتباط با سرمایه‌داری ایرانی و منطق نولیبرالیسم در ایران می‌داند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم. 

ایرنا: به نظر شما مسئله ماشین خوابی در تهران از چه جهاتی حایز اهمیت است؟

حیدری: در ابتدا باید توجه داشته باشیم که ماشین خوابی را نباید به شکل جزیره‌ای جداگانه و آن را واجد یک تفاوت ماهوی با خیابان‌خوابی، حاشیه‌نشینی، دستفروشی و سایر مشاغل فرودست در حیات شهری ببینیم. مسئله اینجا است که سطوح کلان و ساختاری، فشاری فزاینده به زندگی وارد می‌کنند که این فشار کلان ساختاری بروز و ظهورهای متفاوتی دارد. ماهیت این پدیده را باید در نابرابری افسارگسیخته، خصوصی‌سازی‌های فزاینده، فشارهای اقتصادی، بحران‌های زیست‌محیطی و بین‌المللی و... دید. اگر اینگونه باشد آنگاه می‌توان از چیزی به نام فرودستان شهری به معنای عام سخن گفت که تلاششان برای زندگی به اشکال مختلفی بروز پیدا کرده است.

ماشین‌خوابی از آن قسم پدیده‌هایی است که محصول فراز و نشیب های محیط کسب و کار محلی در نتیجۀ مجموعۀ بزرگی از عوامل کلان ساختاری است. همان‌جایی که در یک فقره از بروز و ظهورهایش انواعی از مسافرکش‌ها پدید می‌آیند که از شهرهای دیگر وارد کلان‌شهر شده، در طول روز کار می‌کنند، شبها در ماشین می‌خوابند و هرچند وقت یک‌بار به خانوادۀ خود در شهرستان سری می‌زنند. بخش اعظمی از ماشین خواب‌ها از این طیف‌ هستند.

منطق رایج برای فهم چنین پدیده‌هایی تصور می‌کند که یک شیوه جدیدی از زندگی کشف کرده است که باید ویژگی‌های روانی و شخصیتی این گونۀ زیستن را تشریح کند. اما ماجرا به هیچ رو نباید بدل به نوعی مقوله‌بندیِ ساده‌انگارانه شود؛ چرا که همان فرایندی که حاشیه‌نشین و دستفروش و خیابان‌خواب را پدید می‌آورد، همان نیرو در سطحی دیگر پدیده‌ای به نام ماشین‌خواب را موجب می‌شود.

ایرنا: به نظر شما مهمترین دلیل ایجاد مسله ماشین خوابی در تهران چیست؟

حیدری: در سؤال قبلی تلاش کردم به بنیان‌های شکل‌گیری این پدیده در سطوح ساختاری بپردازم. اگر بخواهم پاسخم را خلاصه کنم مهمترین دلیلش چیزی نیست جز سرمایه‌داریِ ایرانی و منطق نولیبرالیسم در ایران. یک تصور رایج  وجود دارد که مدعی است آنچه در اینجا اجرا می‌شود خصوصی‌سازی، توسعه و سرمایه‌داریِ راستین نیست. این تصور خام‌اندیشانه توجه ندارد که ویرانی فضای کسب و کار و منابع درآمدی اقشار مختلف جامعه در مناطق مختلف ایران طی چه فرایندی مسدود شده‌اند. این فرایند مجموعه‌ای است از عوامل که ذیل توسعۀ مرکزگرا، بحران‌های زیست محیطی(که خود محصول همین منطق توسعه است) و ایجاد نابرابری گسترده قابل توضیح است. در چنین منطقی است که حالا با مجموعۀ نوپدیدی از  تقلاها برای بقا در شرایط دشوار زندگی مواجهیم که یکی از آن‌ها هجوم به کلان‌شهر برای مسافرکشی است. حالا اگر خام‌اندیشانه به این پدیده نگاه کنیم احتمالاً دنبال راهی خواهیم بود که همین فضای مسافرکشی برای پلاک شهرستان را تنگ‌تر کنیم تا فکری به حال ترافیک بکنیم. اما مسئله اینجا است که بحران‌های سطوح کلان بروندادهایی متعدد در این سطوح دارند و مسئله وجود یک مقولۀ نوپدید به نام ماشین‌خواب نیست بلکه مسئله مسدود شدنِ ممر درآمد و کسب و کار بسیاری از افراد است که خواه ناخواه بروز و ظهورهای متفاوتی دارد که ماشین‌خوابی یکی از آن‌هاست.

ایرنا:  مهمترین آسیب‌های این پدیده از بعد اجتماعی چیست؟

ساده‌ترین وجه آن شکاف افتادن میانِ زندگیِ خانوادگیِ فرد با فضای کارش است. فردی که صدها کیلومتر دورتر از خانواده‌اش در کلان‌شهری همچون تهران در حال مسافرکشی است و ده روز یکبار، ماهی یکبار سری به خانه‌اش می‌زند در عمل با خانواده‌ای نیمه‌متلاشی مواجه خواهد بود. احتمالاً با شنیدنِ این گزاره بنا است راهکارمان این بشود که برویم فرد را آموزش دهیم یا فرهنگ‌سازی کنیم تا به آغوش گرم خانوده‌اش برگردد! اما خوب می‌دانیم مسئله بدین سادگی‌ها نیست. مسئله گره خوردنِ زیست و بقای یک خانواده به ماشین‌خوابیِ عضوی دیگر از خانواده وابسته است. این بن بست هولناک‌تر از آن است که با مشاطه‌گری‌های روان‌شناسی‌زده بخواهیم حلش کنیم. خودِ همین شکاف بین زندگیِ فرد ماشین‌خواب با خانواده‌اش آنقدری بحران ساز هست که طیف بزرگی از مسائل را پدید آورد. از تنش‌های روانیِ سطح فردی گرفته تا بحرانی بزرگتر در سطح گروه‌ها و اجتماعات محلی می‌توان فهرستی از این مسائل را ردیف کرد. بحران‌هایی که در سطوح فردی و گروهی تجربه می‌شوند اما خاستگاهی کلان دارند.

ایرنا: از نظر شما چه راهکارهایی برای حل این بحران می‌توان پیشنهاد داد؟

هر راهکاری که بخواهد بر افراد یا خانواده‌ها متمرکز شود در عمل ریاکارانه است چراکه بنا دارد بحرانِ سطح کلان را بپوشاند. کار علم پوشاندن علت‌ها نیست، بلکه برملا کردنِ آن‌ها است. خودِ پرسش از راهکار این روزها بدل به بی‌معناترین پرسش ممکن شده است و در بسیاری از موارد تلاشی است برای معلق کردنِ شناخت پدیده. این روزها رایج است که یقۀ هر محقق و تحلیل‌گر و منتقدی را می‌گیریم که راهکار شما چیست؟ این پرسش از این رو پرسشی صادقانه نیست که شناخت پدیده را معلق می‌کند. شناخت پدیده خود راهکار پدیده است. در بندهای قبل تلاش کردم شناختی از پدیده به دست دهم و راهکار نهفته در الگوی شناختی که ارائه دادم روشن و واضح است. دولت نباید از خودش خلع ید کند، اصل ۴۳  قانون اساسی روشن و واضح  است. لذا اینکه بپرسیم راهکار چیست خود بخشی از مسئله است. مسئله آنجا است که مدیری که مدام می‌پرسد راهکار چیست دارد به ما می‌گوید راهکاری به من بده که در سطوح خرد اجرایش کنم سر و ته قضیه هم بیاید. در این مورد خاص هر راهکاری که به نابرابری، توسعۀ مرکزگرا، منطق خصوصی‌سازی نپردازد راهکاری غیرواقعی است هرچند احتمالاً راهکاری جذاب برای بسیاری از مدیران خواهد بود. برای مثال بیایید فرض کنیم من راهکارم این باشد که برویم به عنوان مثال برای این ماشین‌خواب‌ها آگاهی بخشی کنیم! واقعاً فکر می‌کنیم آن‌ها نمی‌دانند دوری از خانواده چه پیامدهایی دارد یا سرخودمان را کلاه می‌گذاریم؟ ممر درآمد او همین ماشین و راه بقایش همین ماشین خوابی است؛ هرراهکاری که نتواند برای او شغلی با درآمد مناسب در محل زندگیش دست و پا کرده و نیاز نخستین او را برآورده کند، قطعاً منجر به شکست است. بنابراین بهترین راه حل برای این معضل اشتغالزایی از طریق آموزش‌های کارآفرینی بومی و محلی است که نمونه آن در کشور کم نیست.

###




نظرات کاربران

آخرین اخبار
از پرسش به شما 1
از پرسش به شما 2
یادداشت و نظر
از پرسش به شما
تماشا و نشست
© تمامی حقوق برای شرکت ایده بکر مبین محفوظ است.