نامه صریح مشاور احمدینژاد به فرمانده کل سپاه پاسداران
پرسش:مشاور محمود احمدینژاد در کانال تلگرامی خود، طی نامهای به فرمانده کل سپاه پاسداران از دخالت این نهاد نظامی در انتخابات انتقاد کرد.
پرسش:مشاور محمود احمدینژاد در کانال تلگرامی خود، طی نامهای به فرمانده کل سپاه پاسداران از دخالت این نهاد نظامی در انتخابات انتقاد کرد.
به گزارش منابع غیررسمی؛ عبدالرضا داوری مشاور رئیس پیشین جمهوری اسلامی در بخشی از این نامه نوشته است: «جنابعالی هم برای نام نیک این جهان و ثواب آن جهان، در این سطور به عین عنایت بنگرید که یکی از شهروندان جمهوری اسلامی ایران به شما توصیه کرد به آخرت و لحظه ملاقات با شهدا و امام شهدا بیاندیشید که در آنجا چنین سکوت ناموجه در برابر این همه مداخلات سیاسی و حزبی و انتخاباتی مشاوران و نهادهای تحت امرتان که جفا بر انقلاب و قانون اساسی و حقوق ملت است را چگونه موجه می سازید باشد که رستگار شوید.»
متن نامهی عبدالرضا داوری مشاور رسانهای محمود احمدینژاد خطاب به فرمانده کل سپاه پاسداران به شرح زیر است:
سردار سرلشکر پاسدار جناب آقای محمدعلی جعفری
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سلام علیکم
همانگونه که مستحضرید بر مبنای قوانین کشور و رهنمودهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از هر نوع مداخله در امور سیاسی و انتخاباتی، شرعا و قانونا نهی و منع شدهاند با این حال متاسفم که باستحضار برسانم مشاوران و نهادهای رسانهای تحت امر فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مثابه کنشگران یک حزب فراگیر و قدرتمند که هم کلید رسانه و هم کلید زندان را توامان در اختیار دارند، بی محابا در مسائل حزبی و سیاسی و انتخاباتی به نفع یک جناح خاص وارد میدان شده و به مهندسی صحنه مشغولند؛ کافی است نگاهی به اظهارات مشاوران خود از محمدحسین صفار هرندی تا سیدمرتضی حسینی داشته و اخبار و گزارشهای فارس و تسنیم و نسیم و... را مرور کنید و سایه سنگین سازمان اطلاعات تحت امر خود را بر سر کنشگران سیاسی و رسانه ای دریابید که جملگی چگونه در برکشیدن یک جناح سیاسی و حذف رقبا مجاهدت می ورزند!
سردار عزیز!
جنابعالی و نهاد تحت امرتان، پاسدار انقلابی هستید که «حق تعیین سرنوشت و حاکمیت انسان بر سرنوشت خود» مهمترین مدعایش بود؛ همان انقلابی که قرار نبود پایههای قدرت و نفوذ شخصی و یا قشر و طبقهای خاص در آن تحکیم گردد؛ همان انقلابی که ضامن نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی است و در خط گسستن از سیستم استبدادی، و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش میکند. همان انقلابی که حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص را از تعرض مصون می داند؛ همان انقلابی که تفتیش عقاید را ممنوع ساخت تا هیچکس را نتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد. همان انقلابی که تشکیل اجتماعات و راه پیماییهای غیرمسلحانه و انتشار نشریات و مطبوعات را آزاد می داند؛ همان انقلابی که اصل را بر برائت میداند و هیچکس را از نظر قانون مجرم نمیشناسد؛ همان انقلابی که هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، را به هر صورت که باشد، ممنوع و موجب مجازات می داند؛ همان انقلابی که هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع را ممنوع می داند.
دریغا و دردا که مدعیان حراست از انقلاب اسلامی، وارثان امینی برای این میراث مفخّم نبودند؛ بر خوان انقلاب نشستند و نمک خوردند و نمکدان شکستند.
سردار عزیز!
نمیدانم آنچه مینویسم فریادی است بر سر چاه یا از ته چاه؟ هر چه هست حدیث چاه و فریاد نومیدانه مکرری است که تنها پژواکی از آن نصیب مردم می شود اما امیدی بر اصلاح رویههای خلاف قانون و غیرانقلابی نمی رود؛ با این حال سطور جاری را از باب توصیه نوشتم چه سعدی علیه الرحمه گفت: "دو چیز حاصل عمر است: نام نیک و ثواب". جنابعالی هم برای نام نیک این جهان و ثواب آن جهان، در این سطور به عین عنایت بنگرید که یکی از شهروندان جمهوری اسلامی ایران به شما توصیه کرد به آخرت و لحظه ملاقات با شهدا و امام شهدا بیاندیشید که در آنجا چنین سکوت ناموجه در برابر این همه مداخلات سیاسی و حزبی و انتخاباتی مشاوران و نهادهای تحت امرتان که جفا بر انقلاب و قانون اساسی و حقوق ملت است را چگونه موجه می سازید باشد که رستگار شوید.
###