کتاب جک استرا وزیرحارجه اسبق انگلیس درباره روابط ایران و انگلیس منتشر شد
استرا میگوید در زمانی که وزیر خارجه بوده تلاش کرده به بهتر درک شدن ایران در بریتانیا و در حدی که میتواند در سطح جهانی کمک کند.
پرسش: جک استرا، سیاستمدار نام آشنای انگلیسی برای ایرانیان و مقبول ترین وزیر خارجه این کشور در ایران، کتابی درباره روابط تاریخی دو کشور نوشته و به طرح این موضوع پرداخته که "چرا ایرانیها به انگلیس بیاعتمادند".
کتاب ۴۰۰ صفحه ای جک استرا با عنوان "کار، کار انگلیسیهاست" که بزودی در بریتانیا منتشر میشود تماما به مسائل ایران و بریتانیا با درون مایهای تاریخی پرداخته است. نام کتاب برگرفته از ضربالمثلی مشهور در بین ایرانیان است که در کتاب دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد آمده و پشت پرده هر پدیده مشکوکی را به "انگلیسیها" نسبت میدهد.
استرا اولین وزیر خارجه بریتانیا و عالیترین مقام این کشور بود که پس از انقلاب اسلامی به تهران سفر کرده و در فاصله ای کوتاه مجددا از ایران بازدید و با رهبران این کشور ملاقات کرد. دیدار اول او از تهران به فاصله بسیار کوتاهی پس از حملات یازدهم سپتامبر بود. جک استرا مهرماه سال ۱۳۸۰ برای اولین بار به تهران رفت و تا زمانی که وزیر خارجه بود چهار بار دیگر هم به ایران سفر کرد.
کتاب با ذکر سفر تفریحی جک استرا در پاییز سال ۱۳۹۴ به ایران آغاز شده است، زمانی که او دیگر هیچ سمت رسمی نداشت و با همسرش عازم تعطیلات در ایران بود. سفر او با وضعیتی شروع میشود که به تعبیر او "عجیب و غریب" است. استرا خود را میان دو سازمان جداگانه امنیتی جمهوری اسلامی میبینید که یکی تلاش میکرد از او در برابر خطرات احتمالی که در ایران تهدیدش میکرد، محافظت کند و سازمان امنیتی دیگرکه در سفر او اخلال ایجاد میکرد.
کتاب "کار، کار انگلیسی هاست" به موضوع روابط ناسازگار ایران و بریتانیا پرداخته و یادآوری کرده که در میان دیپلماتهای بریتانیایی شوخی تند و تلخی وجود دارد که "ایران تنها کشور جهان است که هنوز بریتانیا را به عنوان یک ابرقدرت باور دارد" اما به تعبیر استرا این برای بسیاری از ایرانی ها، این یک شوخی نیست.
استرا میگوید در زمانی که وزیر خارجه بوده تلاش کرده به بهتر درک شدن ایران در بریتانیا و در حدی که میتواند در سطح جهانی کمک کند.
او پیش از این هم در کتاب زندگی نامهاش، "آخرین بازمانده، خاطرات یک سیاستمدار جانسخت" فصلی را به موضوع ایران اختصاص داده بود و از خاطرات سفرش به تهران گفته بود.
استرا در کتاب جدیدش هم به نوعی آن خاطرات را مرور میکند که در زندگی نامه اش آورده بود: "دیگر به جریان عادی کار آشنا بودم، وقتی هواپیما مینشست، کارمندان زن همراه با شوخیهای بسیار - که من هم معمولا سردمدارش بودم - باید روسری و مانتوهای خود را به تن میکردند. ترافیک تهران وحشتناک بود و بیشتر ماشینها، خودروهایی فرسوده بودند که در اصل ساخت یک کمپانی تعطیل شده انگلیسی بود".
استرا سال ها پیش درباره تاریخ روابط دو کشور به بیبی سی فارسی گفته بود "برداشت من این بود که بریتانیا در گذشته با ایران رفتار بدی داشته و احترام کافی را به این کشور نگذاشته، و عملکرد بریتانیا به تندروهای نظام ایران امکان داده که به این افکار دامن بزنند. واقعیت این است که ما در ایران خیلی محبوب نبوده ایم. اما در سفرهایم به ایران در عین حال متوجه شدم که با مردمی بسیار فرهیخته سر و کار دارم، و اگر بخت کمی یارم باشد مردم خواهند فهمید که من از مشرب فکری متفاوتی میآیم".
###