والرشتین: افول هژمونی آمریکا و ظهور قدرتهای منطقهای «خودسر» در خاورمیانه
به گمان والرشتین، با افول آمریکا، حدود نیم قرن طول میکشد تا قدرتی دیگر نقش هژمونیک مشابهی به دست آورد. هم اکنون، بیشترین توجه به چین است که بنظر میرسد دارای توانمندی بالقوه برای کسب هژمونی جهانی است. ولی پنجاه سال دورانی طولانی است و معلوم نیست در این سالها چه خواهد گذشت.
پرسش:برخلاف مشهورات رایج در ایران، کودتای ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ مصر و ساقط کردن دولت قانونی محمد مُرسی برغم دخالت یا خواست دولت وقت آمریکا، دولت اوباما، بود. صرفنظر از شکاف داخلی جامعه مصر، و تشدید تعارض میان دو بخش لائیک و مذهبی جامعه، این کودتا و تمهیدات منجر به آن کار ژنرالها و الیگارشی قدرتمند مصری شکلگرفته در دوران سادات- مبارک و متحدان خارجی آن، بویژه آلسعود و امارات در منطقه خلیج فارس و دولت وقت اسرائیل (نتانیاهو)، بود.
ایمانوئل والرشتین از برجسته ترین متفکران معاصر است که نظریه او درباره نظم جهانی، که در کتاب چهار جلدی او با عنوان «سیستم جهانی نوین» عنوان شده، شهرت فراوان دارد. والرشتین در اول نوامبر ۲۰۱۳ در مجله کامنتاری تحلیلی منتشر کرد که ملهم از تحولات جنگ داخلی سوریه و کودتای مصر بود. او در این مقاله افول هژمونی جهانی آمریکا و پیامدهای آن را پیشبینی کرد.*
والرشتین نوشت: افول نقش هژمونی آمریکا در جهان از اوائل دهه ۱۹۷۰ آغاز شد و بتدریج سرعت گرفت. این در حالی است که پس از فروپاشی اتحاد شوروی و از میان رفتن جهان دوقطبی در دهه ۱۹۹۰ غالب تحلیل گران از تک قطبی شدن جهان و به تبع آن اوج قدرت بلامنازع آمریکا میگفتند. از سال ۲۰۰۸ وضع دگرگون شد و بسیاری به این امر توجه کردند که قدرت آمریکا در حال افول است.
یکی از پیامدهای وضع جدید افزایش استقلال و اقتدار متحدان پیشین آمریکا است که در ماجرای ماه گذشته افشاگری اسنودن (عملیات جاسوسی آمریکا علیه رهبران رده بالای آلمان و فرانسه و مکزیک و برزیل) رخ نمود. در دهه ۱۹۵۰ ماجرای مشابهی رخ داد ولی هیچ یک از متحدان آمریکا جرئت نکردند خشم خود را ابراز و ماجرا را به رسوایی بدل کنند. اینک آمریکا مجبور شد در برابر اعتراضها تمکین کند و اوباما قول داد که دیگر این کار تکرار نخواهد شد.
پیامد دیگر افول سرکردگی (هژمونی) جهانی آمریکا عدم قدرت تصمیمگیری است که در حوادث اخیر خاورمیانه رخ نمود. آمریکا، مانند گذشته، «برنده جنگها» نیست و به هر اقدامی در خاورمیانه دست زند بازنده خواهد بود. این امر خطرناک است زیرا میتواند به اقدامات تخریبی احمقانه از سوی آمریکا بینجامد. امروزه، هیچ یک از نیروهای قدرتمند مؤثر در خاورمیانه از آمریکا تبعیت نمیکنند. والرشتین تأکید کرد: «منظورم هیچ کدام است» و از مصر، اسرائیل، ترکیه، سوریه، سعودی، عراق، ایران و پاکستان نام برد.
بنظر والرشتین، در دهههای آتی، به احتمال زیاد، نقش جهانی دلار بعنوان ارز مرجع به پایان خواهد رسید و در نتیجه آمریکا پشتوانه بودجه ملی و هزینه عملیات اقتصادی خود را از دست خواهد داد. پیامد از میان رفتن اعتبار جهانی دلار افول نسبی سطح زندگی شهروندان آمریکایی خواهد بود. این امر پیامدهای سیاسی نه چندان کماهمیت خواهد داشت که هنوز نمیتوان به درستی پیشبینی کرد.
با افول نقش سرکردگی آمریکا، شاهد دورانی پرآشوب از جنگ قدرت میان قطبهای متعدد قدرت خواهیم بود که هیچ یک توانمندی کافی برای غلبه ندارند. آمریکا بعنوان یک غول باقی میماند ولی غولی پوشالی خواهد بود. آمریکا همچنان قدرتمندترین نیروی نظامی جهان خواهد ماند ولی توان استفاده درست از این نیرو را نخواهد داشت.
به گمان والرشتین، با افول آمریکا، حدود نیم قرن طول میکشد تا قدرتی دیگر نقش هژمونیک مشابهی به دست آورد. هم اکنون، بیشترین توجه به چین است که بنظر میرسد دارای توانمندی بالقوه برای کسب هژمونی جهانی است. ولی پنجاه سال دورانی طولانی است و معلوم نیست در این سالها چه خواهد گذشت.
—-
* Immanuel Wallerstein
Consequences of U.S. Decline
Commentary No. 364, November 1, 2013
http://www.iwallerstein.com/consequences-decline/
###