جنگ روانی علیه ایران، از سناریوهای تکراری تا تهدیدات توییتری
تحولات میدانی این روزها در روابط ایران و آمریکا نشان می دهد جنجال های رسانه ای با تکیه بر سناریوهای تکراری و نیز تهدیدات توییتری تاجر کاخ سفید بیش و پیش از آنکه در عرصه عمل قابلیت اجرا داشته باشند آتش بیار معرکه جنگ روانی علیه ایران هستند.
پروپاگاندای رسانه های خبری و شبکه های اجتماعی خارجی این روزها بیش از هر زمان دیگری بر طبل تهدیدات آمریکا علیه ایران می کوبند و افت و خیزهای روابط این دو کشور را در صدر خبرها و تحلیل های خود قرار می دهند.
ارسال خبرهای التهاب آفرین که مخاطب آن نه فقط افکار عمومی در ایران که مردم آمریکا و حتی سراسر جهان است، دستور کار رسانه های آمریکایی، عربی منطقه و فارسی زبان خارج از کشور است. از دیدگاه صاحبنظران چنین التهاب آفرینی هایی با اهداف متفاوت انجام می شود و انگیزه التهاب آفرینان هم متنوع است.
به باور ناظران آمریکا در پی جنگ نیست پس هدف از ملتهب ساختن فضای عمومی جامعه ایران از سوی این کشور، فشار بیشتر بر مردم و نظام جمهوری اسلامی است.
حاشیه نشین های خلیج فارس اما از هر تنشی که به تضعیف ایران بیانجامد استقبال می کنند و اساسا زرادخانه های خود را برای روزهای ملتهب خاورمیانه با انواع سلاح های آمریکایی انباشته اند.
رژیم صهیونیستی هم ایران را خاری در چشم خود و استخوانی در گلوی اشغال گری های خود می داند، بر همین اساس مشتاق هرگونه منازعه جهانی با ایران است.
آنچه اما این روزها در میدان اجرا دیده می شود، اجتناب از هرگونه ماجراجویی عملی از سوی طرفین را نشان می دهد که این رویه، سناریو جنگ روانی علیه ایران را پررنگ تر می سازد.
**سناریوهای جنگ روانی آمریکا علیه ایران
سناریو جنگ روانی علیه ایران به صورت سریالی مدون در رسانه های خبری در حال اکران است، در نخستین اپیزود آن 16 اردیبهشت سال جاری «جان بولتون» از اعضای تیم B و مشاور امنیت ملی کاخ سفید از اعزام ناوگروه موسوم به «یواساس آبراهام لینکلن» به آبهای خلیج فارس خبر داد.
ساعاتی پس از اعلام این خبر «کیوان خسروی» سخنگوی شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر اینکه ایران در حال رصد دقیق ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن است گفت: «این ناو 21 روز قبل وارد دریای مدیترانه شده است و بیانیه بولتون استفاده ناشیانه از یک رویداد سوخته برای جنگ روانی است.»
قسمت دیگر این سریال یک هفته بعد و در 22 اردیبهشت در فجیره امارات نمایش داده شد. رسانه های خبری از انفجارهای متعدد در کشتی های نفت کش خبر دادند و رسانه های خارجی به ویژه عربی، در جنجال های خبری مختلف عامل این انفجارها را ایران اعلام کردند.
چند روز بعد شرکت بیمه نروژی مدعی احتمال نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این انفجارها شد.
ایران ضمن محکوم کردن هرگونه تنش افروزی در منطقه خلیج فارس آن را به زیان همه کشورهای حاضر در منطقه اعلام کرد و به این ترتیب نقشه های ایران هراسانه را تا حدودی نقش بر آب ساخت.
این سریال طی روزهای گذشته با اعلام خروج اتباع آمریکایی از عراق، بالابردن سطح امنیتی از سوی انگلیس و یا حتی اعزام محرمانه ناو و نظامیان این کشور، آمادهباش امنیتی بیسابقه در اطراف تاسیسات نفتی و نیز افزایش گشتزنی امنیتی در آبهای خلیج فارس از سوی کشورهای عربی ادامه یافت و اکنون به اپیزود دیگر خود رسیده است.
بامداد امروز رسانه های خبری از شلیک دو راکت در منطقه سبز بغداد و نزدیک سفارت آمریکا در این شهر خبر دادند. منابع خبری عراق از همان دقایق نخست انفجارها اعلام کردند این حادثه خسارت جانی و مالی در پی نداشته است.
ساعاتی بعد اما «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا تهدیدات توییتری خود علیه ایران را مجددا آغاز و در توییتی مدعی شد: «اگر ایران درگیری میخواهد، این پایان رسمی ایران خواهد بود. هرگز ایالات متحده را دوباره تهدید نکنید.»
این ادبیات ترامپ در گفت و گو با فاکس نیوز، شبکه مورد علاقه او طور دیگری بود و رییس جمهوری امریکا بار دیگر تاکید کرد دنبال جنگ با ایران نیست و مدعی شد اجازه نخواهد داد ایران به سلاح اتمی دست یابد.
**تبعات جنگ روانی در خاورمیانه
آمریکا بهتر از هر دولت دیگری در جهان می داند که نه دکترین سیاسی و نه مبانی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، هیچ یک اجازه ساخت سلاح های اتمی و کشتار جمعی را نمی دهد. اینکه اما چرا روسای جمهور مختلف آمریکا بر این «اجازه ندادن» در مقاطع مختلف تاکید می کنند، از یک سو ریشه در نیاز آن ها برای اقناع افکار عمومی داخلی و از سوی دیگر فشار روانی بر ایران است.
CIA و دیگر نهادهای اطلاعاتی آمریکا طی نیم قرن گذشته برای تمامی ماجراجویی های خود سناریوهای تکراری و بهانه های یکسان نوشته و تراشیده اند. این بار هم منتظر به ثمر نشستن جنگ روانی تازه خود علیه ایران هستند.
ایالات متحده آمریکا بیش از هر گزینه دیگری بر اراده مردم ایران چشم دوخته است تا با فشار رسانه ای و اقتصادی در جنگ اراده ها پیروز شود. اما تجربه سال های ماجراجویی آمریکا نشان داده است آتش التهاب آفرینی در خاورمیانه دامن دیگر نقاط جهان را هم خواهد گرفت.
امنیت انرژی در تنگه هرمز برای جهان اهمیت غیرقابل انکار دارد و با چنین جو ملتهبی هر نیروی سوم خارجی و ذینفع امکان تشدید مخاصمات را افزایش می دهد.
تبعات جنگ روانی محدود و مختص به کشور ایران نخواهد بود و با توجه به اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات بین المللی برهم زدن جو روانی در ایران به دیگر نقاط هم تسری خواهد یافت.
**واکنش ایران در قبال جنگ تبلیغاتی
تدبیر جمهوری اسلامی تاکنون در برابر جنگ تبلیغاتی آمریکا و متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای او کارگشا بوده و ایران بارها بر حفظ صلح در سایه حفظ منافع خود تاکید کرده است. در سایه این تدبیر است که ایران هراسی های عبری-عربی نتوانسته بهانه ای برای تاجر کاخ سفید فراهم کند.
ایران در هریک از سناریوهای یک ماه گذشته خویشتنداری خود را حفظ و بر پایه حقوق و قوانین بین المللی از حق قانونی خود استفاده کرده است و به باور صاحبنظران چنین حرکات و مواضع حساب شده ای از سوی ایران در شطرنج سیاست خارجی شاید در ظاهر اروپا و دیگر کشورهای جهان را متحد خود نساخته اما در باطن اجماع جهانی علیه ایران را با چالش های بی شماری مواجه کرده است.
جهان در برابر ایران امروز نمی تواند یکپارچه متعهد شود زمانی که آژانس بین المللی انرژی اتمی در هر گزارش خود طبق توافق برجام فعالیت های ایران را صلح آمیز اعلام می کند.
کشورهای جهان به ویژه اروپا نمی توانند در هجمه به ایران با بولتون و ترامپ در یک صف بیاستند زمانی که ایران در مبارزه با تروریسم نقش جدی ایفا می کند و مانند دیواری مقابل سیل مهاجران به غرب ایستاده است.
چنین شکافی میان اروپا و آمریکا که به عقیده بسیاری از کارشناسان تاکنون به این وسعت نبوده، شاید در ظاهر نتواند گرهی از مشکلات تحریمی ایران باز کند اما در پشت پرده تعاملات، زیاده خواهی های آمریکا را کنترل می کند.
بیشترین اثرگذاری جنگ تبلیغاتی اما در داخل مرزهای ایران است. جایی که دغدغه های معیشتی ناشی از تحریم ها و بیماری مزمن اقتصاد، عرصه را بر مردم تنگ کرده و خطر باور تبلیغات روانی را افزایش داده است.
نخستین گام ایران برای مدیریت جنگ تبلیغاتی ترامپ و تیم B باید تحکیم اعتماد مردم به سیاست هاو برنامه های مسوولان باشد. اعتمادی که تنها خنثی کننده این جنگ روانی علیه مردم است. در سایه اعتماد متقابل مردم و دولت زیاده خواهی های ترامپ به نتیجه ای نخواهد رسید و همانگونه واکنش های ساعات گذشته پس از توییت جنجالی ترامپ نشان می دهد، خط قرمز جامعه از هر گرایش فکری و سیاسی مرزهای ایران و منافع کشور است.