چه چیزی اشک صادق زیباکلام را درآورد؟!
خیلی وقتها در زندگی، پیشرفت یعنی اینکه به عقب نرویم. درست است با روحانی خیلی بجلو نرفتیم و ایشان خیلی آسان چشمانشان را بر روی مطالبات ۲۴میلیون نفر بستند؛ اما به عقب هم نرفتیم و تراژدی حاکمیت همه جانبه جناح راست بر کشور که در فاصله سالهای۹۲-۸۴ اتفاق افتاد، با آن ۲۴میلیون رای جلویش گرفته شد. اما به هر حال میتوانستیم بجلو هم برویم...
پرسش: صادق زیباکلام استاد دانشگاه و از مبلغین رای به نفع روحانی در انتخابات گذشته و از منتقدان کنونی وی، روز شنبه(دیروز) عکس هایی را از مراسم سخنرانی انتخاباتی دوسال پیش خوددریافت می کند که موجب می شود بغض کند و اشکش در بیاید.
چرایی این اتفاق برای این استاد علوم سیاسی، در نامه ای که دیروز در صفحه اینستاگرامی اش منتشر کرد، امده است:
شهر به شهر برای آزادی و دموکراسی
در خاطره انتخابات اردیبهشت ۱۳۹۶
سلام میثم جان
با دیدن این عکسها که بعد از دو سال، امروز که ۲۸اردیبهشت۹۸ است برایم فرستادی و یادآوری استقبال مردم بهشهر در جریان انتخابات اردیبهشت۹۶، بیاختیار بغضم گرفت و اشکم درآمد. آن روز من از رامسر، تنکابن، عباسآباد شروع کرده بودم و سر راهم در چالوس، نوشهر، نور، محمودآباد، فریدونکنار، بابلسر، آمل، بابل، قائمشهر، ساری، جویبار و ... در ستادهای آقای روحانی سخنرانی میکردم. به بهشهر که رسیدم ساعت۲ بعد از نصف شب شده بود و آقای حسینزادگان که الان استاندار مازندران شده و آن روزها واقعا میدوید، به آقای بهمنش، رئیس ستاد آقای روحانی، گفت: «به دکتر بگو ما دو ساعت است وارد پنجشنبه شدهایم و از ساعت۱۲ به بعد تبلیغات ممنوعه!» روز قبلش رشت، انزلی، فومن، رودبار، لاهیجان و... همین برنامهها بود و روز قبلتر از آن اردبیل،اورمیه و.. بودم.
میثم جان!
میدانی چه چیزی اشکم من را درآورد؟ آن شور و آن همه احساساتی که مردم داشتند و تا ساعت۲،۳ بعد از نصف شب پای سخنرانیها میماندند. در شهر فومن یادم هست سخنرانی در یک سینما بود. ساعت۲ بعد از نصف شب. اشکم درآمد بخاطر این که از آن همه شور و احساس و اعتقاد به کاری که داشتیم میکردیم، امروز هر کجا که میروم بایستی سرم را پایین بگیرم. آنهایی که هنوز من را قبول دارند، میگویند: «خود دکتر هم بازی خورد!» و خیلیهای دیگر میگویند: «شماها چقدر ساده هستید، اینها همه دستشان در یک کاسه بود. اینها همه برنامه بود که ۲۴میلیون را بکشانند پای صندوق!»
و من با پاهای تاول زدهام همچنان به رفتن ادامه میدهم و معتقدم اتفاقا ما آن شب در بهشهر درست عمل کردیم و اگر چرخ به عقب و به ۲۹اردیبهشت۹۶ بازگردد، من همچنان ساعت۲ نصف شب برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات و رای به روحانی به بهشهر میروم ، فومن میروم ، سنندج میروم و...
خیلی وقتها در زندگی، پیشرفت یعنی اینکه به عقب نرویم. درست است با روحانی خیلی بجلو نرفتیم و ایشان خیلی آسان چشمانشان را بر روی مطالبات ۲۴میلیون نفر بستند؛ اما به عقب هم نرفتیم و تراژدی حاکمیت همه جانبه جناح راست بر کشور که در فاصله سالهای۹۲-۸۴ اتفاق افتاد، با آن ۲۴میلیون رای جلویش گرفته شد. اما به هر حال میتوانستیم بجلو هم برویم...
صادق زیباکلام
۲۸اردیبهشت۹۸
###