کاسبی دلالان در بازار مواد غذایی
به طور معمول همه طبقههای فروشگاه ها و مغازه ها پر از کالا و همه چیز در امن و امان است البته تا زمانی که اعلام شود قیمت یک جنس قرار است بالا برود!
به گزارش روز یکشنبه ایرنا، بازار مولوی در واپسین روزهای گرم اردیبهشت، داغ نیست! کسی باری نمیبرد، کسبه پشت دخلشان نشستهاند و چرتکهشان را بیدلیل بالا و پایین میاندازند. هر از گاهی رهگذری سراغی از قیمتهای جدید میگیرد و اگر شانس خیلی با پشت دخلنشینها یار باشد، مشتری کیسه کوچکی هم به وسع جیبش خرید میکند. راسته بنکداران مولوی که یک زمان برای خودش برو و بیایی داشت، حالا در روزهای ماه رمضان گاهی یکی دو پرنده پر میزند. مغازهداران از فرط بیکاری لبخند زدن و ژست گرفتن برای دوربین ایرنا را به حساب و کتاب نداشته ترجیح میدهند و حالا گعدههای دورهم نشینیشان رونق بیشتری گرفته است.
اعداد کجوکوله دستنویس تابلوی حبوبات و روغن و رب و تن ماهی از بیقیمت بودن آنها روایت میکند، بیقیمتیای که مردم را هم سردرگم و بلاتکلیف کرده و جهشهای ناگهانی اعداد برایشان چندان اتفاق عجیبی در این آشفتهبازار به حساب نمیرود.
نخود کیلویی 11 هزار تومانی، لپه 12 هزار تومانی، عدس 10 هزار تومانی و لوبیا چیتی 12 هزار تومانی در روزهایی که همه آن را با آش و سوپهای دم افطارش میشناسند چندان متقاضی ندارد. هرچند اینها هم افزایش قیمت هزار تا دو هزار تومانی را تجربه کردهاند اما مردم از ترس کم شدن نه تنها به بازار هجوم نیاوردهاند که از گرانی آن چشمپوشی کردهاند.
«هرچی گرون میشه مردم بیشتر میخرن» این را حمید اکبری، یکی از عمدهفروشان مولوی میگوید که وضعیتش چندان متفاوت از خیلیهای دیگر در این راسته نیست. او هم در روزهای اخیر تقلای مردم برای خرید بیشتر اقلامی که گران میشوند را به چشم دیده، برای کالاهایی همچون رب گوجه فرنگی، روغن و ماکارونی و حالا دیگر در مغازهاش ماکارونیای برای فروش نمانده است؛ حداقل تا زمانی که ماکارونیهای جدید با قیمتهای جدید به بازار برسند. اما وضعیت حبوبات متفاوت است... .
«حبوبات توی یکی دو ماه اخیر گرون شده و خرید مردم هم به نسبت کمتر شده، اما اقلامی مثل روغن و برنج جزو نیازهای روزمره مردم هست و به محض اینکه اعلام میکنن قیمت قراره بره بالا، مردم از ترسشون سریع میان جنسهای بازار رو میخرن تا به ظن خودشون سود کرده باشن! مثلا کافیه حتی به صورت دروغ اعلام کنن قیمت روغن قراره بره بالا، اون موقع بیا و کیسه کیسه خریدهای روغن مردم رو ببین»
اما این همه ماکارونی و روغن بازار پس از اعلام افزایش قیمت ناگهان کجا میرود؟ بخشی از آنها از فروشگاه به مغازه نقل مکان میکند! «ما اقلام رو به همون قیمتی که روش درج شده از کارخونه میخریم و بنابراین مجبوریم برای حداقل سود، درصدی به قیمت درجشده اضافه کنیم و بفروشیمش. اما فروشگاههای زنجیرهای به همون قیمت درجشده میفروشن یا خیلی وقتها تخفیفهای ویژه میذارن. وقتی سر و صدای گرون شدن یه محصول بلند میشه، خیلی از کسایی که میخوان از این وضعیت سوء استفاده کنن اقلام رو از فروشگاه با قیمت کمتر میخرن و به مغازه ها میفروشن! اینجوری هم اونا سود می کنن و هم مغازهدار.»
بخش دیگری هم از کالاهای موجود در بازار که زمزمه گران شدنشان به گوش میرسد، از قفسهها به انبارها نقل مکان میکنند برای روز مبادا. یعنی برای روزی که بشود همانها را با قیمت بیشتری فروخت و سود بیشتری به جیب زد. و بخش دیگری هم در انبارهای مردم برای مصرف خانگی ذخیره میشوند که در این مواقع باید به این مردم همیشه هوشیار دستمریزاد گفت که چند هزار تومان از هموطنانشان جلوتر افتادهاند.
**امان از دست دلالها!
«امان از دست دلالها و واسطهها» یکی دیگر از کسبه مولوی به خبرنگار اقتصادی ایرنا میگوید: «تو بازار هیچی قیمت نداره. ممکنه امروز این روغن رو بخریم 15 تومن و فردا قیمت بشه 20 تومن. کافیه من فروشنده از ترس اینکه قیمت روغن پس فردا بالاتر بره، با هم صنف های خودم توافق کنم که این محصول رو از فردا گرونتر بفروشیم. آدمهای بیانصاف از این کارها زیاد میکنن و دست یک نفر دو نفر هم نیست. همه به فکر سود بیشتر هستن»
او نه روغنی در بساط دارد و نه ماکارونی و شکری. به گفته خودش حوصله ندارد برای چند هزار تومن بالاتر با مردم سر و کله بزند و آنها را مجاب به گران شدن محصول کند. وضعیت فروش حبوباتش هم تعریفی ندارد و میگوید که سالهای قبل در این ایام حداقل دو برابر بیشتر فروش داشته است.
**همه چیز هست، فقط گرانتر!
«همهچیز تو بازار هست! فقط با قیمت گرونتر» فروشنده سوم که کارخانهدارها را در بالا رفتن قیمت بیتقصیر نمیداند، به ایرنا اینچنین میگوید: «توی هیچ محصولی کمبود نیست. همین ماکارونی هم که الان عدهای جو میدن نیست چند وقت دیگه پر میشه تو بازار. فقط با قیمتهای جدید و گرونتر. مردم هم چارهای ندارن، مجبورن با همون قیمت بخرن!»
در فروشگاههای زنجیرهای اما زندگی جور دیگری جریان دارد. درست در نیمه روز که انتظار میرود خلوتترین زمان ممکن برای فروشگاه باشد، مردم با چرخهای نیمهپر و لابه لای فروشویژههای نه چندان بیمناسبت جولان میدهند.
خبری از کسادی بازار در اینجا نیست و شاید به همین دلیل است که فروشگاههای زنجیرهای را زنجیری بر دست و پای مغازهدارهای خرد میدانند. یک طرف روی تابلوی فروشویژه درج شده: رب 80 گرمی 19650؛ در حالیکه روی قوطی رب هم همین قیمت درج شده است. اما نکته این فروش ویژه آنجاست که سری جدید همین ربها قرار است با 25 هزار تومان به بازار بیاید و اینچنین میشود که کل ربهای فروشگاه از یک قفسه فراتر نمیرود.
اما خیالتان راحت؛ امروز همه طبقههای فروشگاه ها و مغازه ها پر هستند و همه چیز در امن و امان است، حداقل تا زمانی که اعلام شود قیمت یک جنس قرار است بالا برود!