پای مدیریت شهری بر پایه تراکم فروشی روی نفس های پایتخت
فضایی که سبز نیست/ تهران شبیه یک سیاه چاله شده است
پرسش:شاید در گذشتههای دور که شهرها به چند خیابان و کوچه منتهی میشد، وجود فضای سبز امر مهمی جلوه نمیکرد؛ اما با گذشت سالها و پیشرفت شهرها و پیدایش ساختمانها و برج های الف پشت ب، لزوم وجود محوطهای با نام فضای سبز از ضروریتهای شهری شد. امری که در شهر تهران با رشد ناگهانی در دو دهه اخیر کمرنگ شده و در چشم مردم نیز اهمیت استفاده از خود را از دست داده است.
پرسش:شاید در گذشتههای دور که شهرها به چند خیابان و کوچه منتهی میشد، وجود فضای سبز امر مهمی جلوه نمیکرد؛ اما با گذشت سالها و پیشرفت شهرها و پیدایش ساختمانها و برج های الف پشت ب، لزوم وجود محوطهای با نام فضای سبز از ضروریتهای شهری شد. امری که در شهر تهران با رشد ناگهانی در دو دهه اخیر کمرنگ شده و در چشم مردم نیز اهمیت استفاده از خود را از دست داده است.
به برگ گل دست نزنید
روزنامه ابتکار نوشت: پاسخ به این سوالات در دستان کیست! چرا در اولین تعطیلات تهرانیها فرمان را به سمت جاده چالوس، هراز، فیروزکوه و رشت میچرخانند؟ آیا در همین شهر تهران نمیشود از هوای خوب و شمالگونه آن استفاده کرد؟ تا چه میزان تهرانیها به فضای سبز اطراف خود اهمیت میدهند؟ آیا برای 15 میلیون نفر که روزانه در تهران حضور دارند، فضای سبز محیا شده است؟ فروش تراکم تا چه میزان بر کاهش فضای سبز تاثیرگذار بوده است؟
روزی غلامحسین کرباسچی، شهردار سالهای 1368 تا 1377 تهران عنوان کرده بود که آنقدر گل و گیاه در شهر خواهد کاشت تا این فرهنگ در مردم به وجود بیاید که هیچ گُلی را نچینند. از آن روز سالها میگذرد و دنیای فضای سبز در کنار رشد بی رویه ساختمان ها روز به روز کوچک و کوچکتر شد. در آن روزها بزرگراهها و تونلها به این شکل در تهران وجود نداشت اما امروزه اوضاع کمی متفاوت است؛ مردم فرهنگ کافی برای نچیدن گل و عدم آسیب به درختان و گیاهان را دارند اما کدام گل و گیاه!
تراکم فروشی، تغییر کابری، قطع درختان و ....
شکایتها از قطع درختان خیابانها هرازگاهی در رسانهها منتشر میشود؛ شورای شهر به شهرداری اعتراض میکند و تمام! فرآیند تکرار شده و دوباره خبر دیگری از قطع درختان به گوش میرسد. فارس در گزارشی در سال 90 آورده بود: 80 اصله درخت در شهرک ژاندارمری بالاتر از بلوار مرزداران قطع شد. تعدادی از این درختان با بولدرز از ریشه کنده و ریشه برخی از درختان را نیز با گازوئیل خشکانده شد. گفته میشود قرار است در این زمین مجتمع مسکونی ساخته شود.
ساخت مجتمع مسکونی! دلیلی که گویا محکمه پسند است و پس از آن ماجرا در سال 90 این شیوه همچنان ادامه دارد. شاید فروش تراکم توسط شهرداری در شهر تهران را بتوان یکی از موضوعات مرتبط به این معضل دانست. در اولین روزهای تیرماه 95 رئیس جمهوری «تغییر کاربری» و «تراکم فروشی» را از آفت شهرها دانست و از شهرداران خواست تا از این نوع درآمدزایی برای شهرها فاصله بگیرند. محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران در این رابطه به «ابتکار» گفته بود: وقتی رئیس جمهور میگوید مضر است و درآمد حاصل از فروش تراکم را با فروش نفت برای دولتها مقایسه میکند یعنی رویکرد درستی نیست؛ همانگونه که اتکا به فروش نفت برای دولت رویکرد صحیحی نبوده است. همین فروش تراکم باعث بسیاری مشکلات زیست محیطی میشود که «ترافیک» از بارزترین آنها است. اما این مشکل تنها به ترافیک منجر نمیشود؛ فروش تراکم باعث میشود تا جمعیت یک منطقه افزایش پیدا کند. مانند آنچه در برخی مناطق 22 گانه شهر تهران مشاهده میشود. از طرفی تغییر کاربری نیز منجر میشود تا برخی زمینهای بایر و حتی باغات تبدیل به مجتمعهای مسکونی و تجاری شود و نتیجهای جز افزایش جمعیت درآن منطقه نخواهد داشت.
به ازای هر 8000 نفر یک بوستان!
حال باید گفت افزایش جمعیت خود منجر می شود تا فضای سبز حداقلی موجود به چشم نیاید. مردم نسبت به فضای سبز بی تفاوت شده و نهایتا به تهران امروزی تبدیل می شود. محمدرضا نجفی، نایبرئیس مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس در این باره به خانه ملت گفته بود: تخریب فضای سبز با هدف ساخت برج و بلندمرتبهسازی را به مصلحت عمومی نمی دانم؛ شهرداری تهران به ضوابط و قوانین بلندمرتبهسازیها پایبند نیست. نگاهی به آمارها نشان می دهد که تعدادکل پارکهای عمومی احداث شده درمناطق ٢٢گانه شهر تهران درسال ٩٠ ، ١١٩ مورد بوده که این تعداد نسبت به سال ٨٩ با کاهش ٢ درصدی مواجه شده است. براساس اطلاعات موجود در سامانه tehtan.ir که مربوط به سال 90 بوده است، بهترین وضعیت شاخص جمعیت به تعداد بوستانها مربوط به منطقه ٢٢ شهر تهران به ازای هر ١٧٩۵ نفر یک بوستان است و این میزان در منطقه ١۴ به ازای هر ٧٩٩٢ نفر جمعیت یک بوستان است. به ازای حدود 8000 نفر یک بوستان! شاید این میزان پاسخگوی آن سوال ابتدایی گزارش باشد؛ چرا در تعطیلات تهرانیها فرمان را به سمت جادههای چالوس، هراز، فیروزکوه و رشت میچرخانند؟
عنوان این مطلب که مردم تهران فضای سبز موجود در شهر تهران را نمی بینند؛ دور از واقعیت نیست. پارک لاله، پارک ملت، پارک پردسان و پارک شهر را شاید بتوان از مهترین و شلوغ ترین پارکهای شهر تهران دانست. پارکهایی که اگر به آنها بروید؛ به سختی با نیمکت خالی مواجه میشوید که این به این معنا است که فضای سبز و پارک کافی در تهران وجود ندارد.
شمال قربانی تهران شده است
حسین ایمانی، جامعه شناس شهری با اشاره به این موضوع که فضای تهران تنها برای زندگی 5.5 میلیون نفر دیده شده است، می گوید: «جمعیت روز تهران به 15 میلیون نفر میرسد؛ مسئله اصلی تهران در حال حاضر بارگزاری آن است چرا که جمعیت فعلی متناسب با خدمات نیست.» ایمانی با اشاره به کمبود در مسیرهای ارتباطی، فضاهای سبز، بیمارستان ها، پیاده رو ها و ... در شهر تهران ادامه می دهد: «رئیس دانشگاه تهران چند روز پیش گفته بود که تعداد دانشجویان ما باید 33 هزار نفر باشد اما در حال حاضر بیش از 50 هزار دانشجو داریم. این به این معنا است که ظرفیت پر شده و بیشتر از ظرفیت در تهران جمعیت حضور دارد.»
موضوع تمرکز زدایی یکی از پیشنهاد های ایمانی در ارتباط با معضل جمعیتی تهران است. وی می افزاید: «افرادی هستند که خودرو شخصی ندارند، سالمندان و علی الخصوص کودکان در تهران بی پناه هستند. زمین بازی ای وجود ندارد، پارک های محله ای کفاف افراد را نمیدهد و پیاده رو ها مناسب رفت و آمد افراد نیست و مقصر اصلی در این زمینه دستگاه های مدیریت شهری هستند که نگاه جامع ای به مسائل ندارند و تنها نگاه درآمد زایی به مقوله شهری دارند.»
این جامعه شناس اشاره ای به موضوع سفرهای شمالی تهرانی ها می کند و می گوید: «شهر تهران بیش از ظرفیت خود بارگزاری شده در نتیجه امکانات تفریحی و فضای سبز در این شهر و حتی استان کم است. این موضوع باعث شده تا محیط زیست شمال کشور نیز در خطر باشد چرا که تاثیرات منفی نبود فضای کافی تفریحی و پارکی در شهر تهران باعث می شود تا تهرانی ها در روزهای تعطیل و آخر هفته ها به سمت شمال کشور هجوم ببرند. به گونه ای که شمال قربانی تهران شده است.»
تهران شبیه یک سیاه چاله شده است
ایمانی در ادامه به ارائه راه حل برای مشکل فضای سبز و مدیریت شهری تهران می پردازد. این جامعه شناس استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته ای که سال ها با مشکلات نظیر تهران دست و پنجه نرم کرده اند و ارائه سیاست درست ملی و حکومتی را از جمله راهکارهای مقابله با این معضل عنوان میکند.
وی می افزاید: «تهران شبیه یک سیاه چاله شده است. این شهر 3 تا 4 میلیارد دلار درآمد از تولید ناخالص دارد اما 15 میلیارد دلار مصرف میکند. این به معنی اتلاف منابع است. تمرکز زدایی باید از روی تهران برداشته شود.
شاید اجرایی شدن طرح «آمایش سرزمین» نه تنها با حمایت دولت بلکه با حمایت تمامی دستگاه های دولتی بتواند این حجم مشکلات را از دوش پایتخت ایران بردارد.»
###